Part101

Part101

شوگا : کی ? من ??
×جوری وانمود نکن که انگار تا به امروز ندیدیش ..میدونم با هم حرف میزنین برو برو پیشش..
شوگا : فکر نمیکنی بهتره خودت بری?!?!
×هنوز نه ? هنوز از شر بیتا خلاص نشدم… هنوز نمیشه
نامجون : منظورت چیه ?
×اگه بیتا واقعا منو دوست داره پس فکر اینکه ممکنه بمیرم نقطه ضعفشه.. تو این 6 ماه اینو فهمیدم ..
نامجون : یعنی میخوای… خودکشی کنی… اونم فقط بخاطر یه دختر ??!خل شدی????
×هنوز نمیدونم ..

((ا/ت ))
خب الان ?
(بلند بلند میخندیدم )واقعا فکر کردین دارم راست میگم??
بیشتر خندیدم ..تازه خودم فهمیده بودم چه غلطی کردم
ببینین من الان حتی یه ذره هم بود و نبودش برام فرقی نداره… من… همونطور که خودش خواست فراموشش کردم…
اون اهنگی که شیش ماه پیش گروه BTS و AL با هم همکاری کرده… اون اهنگ خیلی وقته که با صدای اعضا شنیده نشده ..اینکه بازم کنار هم رو یه استیج باشین اذیتت نمیکنه ?
همونطور که خودت گفتی… بعد پخش شدن خبر جدایی ما خیلیا بهم پیشنهاد دادن (خندیدم ) یه نفر بین این همه پسر بود که خیلی سمج بود ..اسمشو نمیگم اما خودش میدونه… اوووو.. اون موقع تازه داغم تازه بود و حرفی نمونده بود که به بدبخت نزنم اما اون بازم موند و مداوم پیگیر بود ..باورت میشه همه جا بود? مدام میدیدمش ..از کیوت بودنش خندم میگرفت از اسرار های بانمکش خندم میگرفت و اصلا اینکه کنارمه ازارم نمیداد ..جونگ کوک هم شرایطش واسه من همینه ..میگن عشق اول فراموش نمیشه اما من گذاشتمش کنار ..وجودش برام با یه ادم مرده فرقی نداره…
با شنیدن صدای اعتراض فن ها سرمو برگردونم
هوم?  چیشد ?


(تا دوهفته از پارت خبری نیست چون امتحان شبه نهایهام شروع شده )

#loveme