my girl
part¹⁶
ات:یا جد سادات یورا؟
یورا:تو مگه نرفته بودی مصاحبه کنی
یونگی:ببین اینا مارو پیچوندن نکنه باهم قرار میزارین
ات:من میخواستم پاریسو ببینم و بعد مصاحبه اومدیم اینجا تازه همین الانم رسیدیم
یونا:سلام اِ ات و کوک شما اینجایین
کوک:بگو جونگکوک زبونت عادت کنه
ات:اقا خرگوشه بیا گوش خرگوشی پیدا کردم
کوک:جیمین خواهر توهم فقط منو دیده
جیمین:خواهر ولش کن
ات:اخه به تو چه زندگی خراب کن
جیمین:من ازت بزرگ ترم پس تو زندگی خراب کنی
ات:راست میگی"ناراحت" اقا خرگوشه بیا دیگه
کوک: نمیخوام
ات:اقا من اینو میخرم یکی از اون کلاه خرگوشی ها هم میخوام
فروشنده:ببخشید لیدی شما فرانسوی نیستی
ات:نه من کره ای هستم
فروشنده:یه تخفیف ویژه دارم براتون چون دختر من عاشق کرس ویانا دخترم بیا یه خانم کره ای پیدا کردم
ویانا:میشه باهاتون عکس بگیرم
ات:فقط زودتر من کار دارم
ویانا:شما میلیارد کره ور میشناسین میگن خیلی خوشتیبه
ات:اقا مرسی که حساب کردین ویانا میشه با من بیای
ویانا:باشه
ات:ویانا ایشون میلیاردر کره هستن
کوک:ته با من جنگ نکن من میگم شیرموز بهتر توتفرنگی هست
ات:ساکت
کوک:چیه
ویانا:خودشه"غش کرد"
ات:ویانا ویانا
ویانا:واقعا خوشگله
ات:میشه باهاش عکس بگیری
کوک:فقط سریع میخوام با ته دعوا کنم
ات:لباتو باد کن
کوک:نمیکنم"سرد"
ات:داداش ببین من جوونم تو پیری"خنده"
کوک:زهر مار"خنده"
ویانا:خیلی ممنون خانم میشه شمارتونو بدین به من
ات:حتما
"ویانا رفت"
ات:خب اقا خرگوشه دراز کمرتو خم کن قدم بهت نمیرسه قدت چقدره
کوک:۱۹۷
ات:پس من چقدر کوچولو هستم من قدم ۱۷۰ هستش...کلتو بیار پایین
کوک:اخه بچه من که بزرگ شدم هم باید از این تل خرگوشی ها داشته باشه
ات:خودمم کلاشو خریدم اقا خرگوشه
کوک:خب ادامه دعوا ته ببین شیرموز بهتر
ات و یونا:بس کنید دیگه
ات:مستر جئون بفرما شیرموز
یونا:چاگیا بیا اینم توتفرنگی
جیمین:یعنی یونا و ات خدا بگم چیکارتون کنه داشتیم فیلم دعوا میدیدیم
جیسو:یادش بخیر منو جیمین چقدر دعوا میکردیم
ات:یه دفعه پاتونم به زندان کشید
جیمین:خب اون یه خنجر داشت
جیسو:توهم تفنگ داشتی
یورا:من یه چیزی رو با ات موافقم
ات:اینکه جئون خیلی رو مخه
یورا:نه
ات:اینکه چئون خیلی سرده
یورا:نچ
ات:اینکه خیلی کیوتی
یورا:نه
ات:اهان اینکه با یونگی ازدواج کنی
یورا:نه
ات:اینکه شیپام خیلی درسته
یورا:نه
ات:اینکه ادم باید سینگل بمیره
یورا و یونگی:نه این که نه
ات:پس چی بگین چی خب من همه چیز رو گفتم
کوک:اینکه وقتی به جیمین میگی پیره من خندم میگیره
یورا و یونگی:افرین افرین"دست زدن"
ات:خب ببینین الان من جوون ترین دختر اینجام و اقا خرگوشه هم جوون ترین پسره
کوک:لایک؟
ات:یا جد سادات یورا؟
یورا:تو مگه نرفته بودی مصاحبه کنی
یونگی:ببین اینا مارو پیچوندن نکنه باهم قرار میزارین
ات:من میخواستم پاریسو ببینم و بعد مصاحبه اومدیم اینجا تازه همین الانم رسیدیم
یونا:سلام اِ ات و کوک شما اینجایین
کوک:بگو جونگکوک زبونت عادت کنه
ات:اقا خرگوشه بیا گوش خرگوشی پیدا کردم
کوک:جیمین خواهر توهم فقط منو دیده
جیمین:خواهر ولش کن
ات:اخه به تو چه زندگی خراب کن
جیمین:من ازت بزرگ ترم پس تو زندگی خراب کنی
ات:راست میگی"ناراحت" اقا خرگوشه بیا دیگه
کوک: نمیخوام
ات:اقا من اینو میخرم یکی از اون کلاه خرگوشی ها هم میخوام
فروشنده:ببخشید لیدی شما فرانسوی نیستی
ات:نه من کره ای هستم
فروشنده:یه تخفیف ویژه دارم براتون چون دختر من عاشق کرس ویانا دخترم بیا یه خانم کره ای پیدا کردم
ویانا:میشه باهاتون عکس بگیرم
ات:فقط زودتر من کار دارم
ویانا:شما میلیارد کره ور میشناسین میگن خیلی خوشتیبه
ات:اقا مرسی که حساب کردین ویانا میشه با من بیای
ویانا:باشه
ات:ویانا ایشون میلیاردر کره هستن
کوک:ته با من جنگ نکن من میگم شیرموز بهتر توتفرنگی هست
ات:ساکت
کوک:چیه
ویانا:خودشه"غش کرد"
ات:ویانا ویانا
ویانا:واقعا خوشگله
ات:میشه باهاش عکس بگیری
کوک:فقط سریع میخوام با ته دعوا کنم
ات:لباتو باد کن
کوک:نمیکنم"سرد"
ات:داداش ببین من جوونم تو پیری"خنده"
کوک:زهر مار"خنده"
ویانا:خیلی ممنون خانم میشه شمارتونو بدین به من
ات:حتما
"ویانا رفت"
ات:خب اقا خرگوشه دراز کمرتو خم کن قدم بهت نمیرسه قدت چقدره
کوک:۱۹۷
ات:پس من چقدر کوچولو هستم من قدم ۱۷۰ هستش...کلتو بیار پایین
کوک:اخه بچه من که بزرگ شدم هم باید از این تل خرگوشی ها داشته باشه
ات:خودمم کلاشو خریدم اقا خرگوشه
کوک:خب ادامه دعوا ته ببین شیرموز بهتر
ات و یونا:بس کنید دیگه
ات:مستر جئون بفرما شیرموز
یونا:چاگیا بیا اینم توتفرنگی
جیمین:یعنی یونا و ات خدا بگم چیکارتون کنه داشتیم فیلم دعوا میدیدیم
جیسو:یادش بخیر منو جیمین چقدر دعوا میکردیم
ات:یه دفعه پاتونم به زندان کشید
جیمین:خب اون یه خنجر داشت
جیسو:توهم تفنگ داشتی
یورا:من یه چیزی رو با ات موافقم
ات:اینکه جئون خیلی رو مخه
یورا:نه
ات:اینکه چئون خیلی سرده
یورا:نچ
ات:اینکه خیلی کیوتی
یورا:نه
ات:اهان اینکه با یونگی ازدواج کنی
یورا:نه
ات:اینکه شیپام خیلی درسته
یورا:نه
ات:اینکه ادم باید سینگل بمیره
یورا و یونگی:نه این که نه
ات:پس چی بگین چی خب من همه چیز رو گفتم
کوک:اینکه وقتی به جیمین میگی پیره من خندم میگیره
یورا و یونگی:افرین افرین"دست زدن"
ات:خب ببینین الان من جوون ترین دختر اینجام و اقا خرگوشه هم جوون ترین پسره
کوک:لایک؟
۱.۴k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.