خب این اصن فن فیک نیست و فقط دارم آخرین حرف های آیومی قبل
خب این اصن فن فیک نیست و فقط دارم آخرین حرف های آیومی قبل مرگ رو بگم...
از ی قرن پیش تو فکرش بودم
هاه... ک اینطور...اونی چان...گومنه...( با لبخند مهربان)
کیو:صبرکن آیو منو تنها نزار! هوی آیوو
آروم باش کیو... من کنارتم
هاروکی : امکان نداره ...( شوک زده) نه ... نباید اینطور میشد ... یهو جیغ میکشه*
نههه آیومی ! آیومی ! نه ، نه ، نه ! چط
وری اینجوری شد با گریه*
آیومی : ( لبخند ) سنپای...اینو نگو بهرحال...تو مهربون ترین سنپای جهانی...
ب ساتومی بگید که من فقط بیهوش شدم اگه بفهمه دیگه...آی...میاد سراغم
تسو...کی ؟ همیشه چشمات میدرخشن ... مگه نه؟ خنده*
شما باید خوشحال باشید...موزان دیگه نمیت...ونه ... ضد نور ...خ..خورشید بشه ... چون ... سوسن عنکبوتی ابی کارش تموم شده دیگه ...
پخ پخ شد🌚
از ی قرن پیش تو فکرش بودم
هاه... ک اینطور...اونی چان...گومنه...( با لبخند مهربان)
کیو:صبرکن آیو منو تنها نزار! هوی آیوو
آروم باش کیو... من کنارتم
هاروکی : امکان نداره ...( شوک زده) نه ... نباید اینطور میشد ... یهو جیغ میکشه*
نههه آیومی ! آیومی ! نه ، نه ، نه ! چط
وری اینجوری شد با گریه*
آیومی : ( لبخند ) سنپای...اینو نگو بهرحال...تو مهربون ترین سنپای جهانی...
ب ساتومی بگید که من فقط بیهوش شدم اگه بفهمه دیگه...آی...میاد سراغم
تسو...کی ؟ همیشه چشمات میدرخشن ... مگه نه؟ خنده*
شما باید خوشحال باشید...موزان دیگه نمیت...ونه ... ضد نور ...خ..خورشید بشه ... چون ... سوسن عنکبوتی ابی کارش تموم شده دیگه ...
پخ پخ شد🌚
۲.۸k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.