p6
p6
ا.ت:یونگیاااااا نکننن*مست*
یونگی:معذرت میخوام
ا.ت:بزار برم لباسمو عوض کنم دامنم خیلی کوتاهه اذیت میشم*مست*
یونگی: نیازی نیست همین خوبه بیا ببرمت تو اتاقت
یونگی ا.ت رو براید استایل بغل کرد برد توی اتاق ا.ت و اونو روی تخت گذاشت و شروع به بوسیدنش کرد که ا.ت هم بعد از چند ثانیه با یونگی همکاری کرد که برای یونگی جای تعجب داشت ا.ت شروع کرده بود به باز کردن دکمه های پیر*اهن یونگی ،یونگی هم فقط مقداری از ز*یپ دا*من ا.ت رو باز کرد که فقط برای فیلم بود وقتی ا.ت پیراهن یونگی رو در او*رد یونگی دست از بوسید*ن ا.ت برداشت و خواست تمومش کنه و رفت و دوربین رو قطع کرد خواست برگرده رفت سمت تخت تا پیراهنشو برداره که ا.ت دستشو دور گردن یونگی انداخت و دوباره شروع کرد به بوسیدن یونگی ..یونگی خیلی تعجب کرده بود ا.ت واقعا مست بود و کنترلش دست خودش نبود
یونگی صبرش تموم شد ا.ت رو روی تخت انداخت و کراپشو توی تنش ج*ر داد اون مثل اینکه به ا.ت نیاز داشت اما واقعا تقصیر خود ا.ت بود یا بهتره بگیم ا.ت رضایت داده بود
یونگی:میدونم بعد از این کارم بیشتر از هم متنفر میشیم ولی من نمی تونم تحمل کنم
...
ا.ت:یونگیاااااا نکننن*مست*
یونگی:معذرت میخوام
ا.ت:بزار برم لباسمو عوض کنم دامنم خیلی کوتاهه اذیت میشم*مست*
یونگی: نیازی نیست همین خوبه بیا ببرمت تو اتاقت
یونگی ا.ت رو براید استایل بغل کرد برد توی اتاق ا.ت و اونو روی تخت گذاشت و شروع به بوسیدنش کرد که ا.ت هم بعد از چند ثانیه با یونگی همکاری کرد که برای یونگی جای تعجب داشت ا.ت شروع کرده بود به باز کردن دکمه های پیر*اهن یونگی ،یونگی هم فقط مقداری از ز*یپ دا*من ا.ت رو باز کرد که فقط برای فیلم بود وقتی ا.ت پیراهن یونگی رو در او*رد یونگی دست از بوسید*ن ا.ت برداشت و خواست تمومش کنه و رفت و دوربین رو قطع کرد خواست برگرده رفت سمت تخت تا پیراهنشو برداره که ا.ت دستشو دور گردن یونگی انداخت و دوباره شروع کرد به بوسیدن یونگی ..یونگی خیلی تعجب کرده بود ا.ت واقعا مست بود و کنترلش دست خودش نبود
یونگی صبرش تموم شد ا.ت رو روی تخت انداخت و کراپشو توی تنش ج*ر داد اون مثل اینکه به ا.ت نیاز داشت اما واقعا تقصیر خود ا.ت بود یا بهتره بگیم ا.ت رضایت داده بود
یونگی:میدونم بعد از این کارم بیشتر از هم متنفر میشیم ولی من نمی تونم تحمل کنم
...
۳.۲k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.