پدر خوانده پارت ۲۴
پدر خوانده پارت ۲۴
بکهیون: درد داشت؟
ا.ت: بله به لطف شما
بکهیون: معذرت میخوام
ا.ت: باشه فقط برو بیرون الان شوگا میاد
بکهیون: باشه( گونه ا.ت رو بوسید)
ا.ت: هعی خدااا شوگا از یه طرف این از یخ طرف...چیکار کنمممم
ا.ت پاشد و یه لباس خوب پوشید و رفت پایین
هانا: سلاممم
ا.ت: اومدی...کجا بودی؟
هانا: رفتم دور دور
ا.ت: عاها خوش گذشت؟
هانا: اوم جات خالی بود
ا.ت: با کی رفتی؟
هانا: یونجون
ا.ت: اووو
هانا: چیشد؟
ا.ت: هیچی...همونی نیست که تازه اومده بود به کلاس؟
هانا: اره همونه
ا.ت: به هم میایین
هانا: یااااا اون فقط دوستمه
ا.ت: اره اره... آح گوشیم زنگ خورد وایسا
تا جواب داد قطع کرد یهو یه پیام اومد
پیام: سلام...فک نکنم منو یادت باشه...من پسر همونیم که تو به قتل رسوندیش
ا.ت: من...همچنین کاری نکردم
پیام: بخاطر همون 3 سال افتادی زندان؟
ا.ت: اره ولی من خودمم یادم نیست
پیام: یعنی یادت نیست که هشت ضربه چاقو به پدرم زدی؟
ا.ت: حتما اشتباه گرفتی
هانا: کیه؟
ا.ت: ها؟ چی؟
هانا: حالت خوبه رنگت پریده
ا.ت: ا... اره بعدا باهات حرف میزنم
ا.ت رفت تو اتاقش
پیام: فردا صب به این آدرس بیا تا تسویه حساب کنیم
ا.ت: اوکی
ا.ت داشت پیام میداد که یهو....
پایان این پارت
شرط ها؛
لایک: 20
کامنت: 25
بکهیون: درد داشت؟
ا.ت: بله به لطف شما
بکهیون: معذرت میخوام
ا.ت: باشه فقط برو بیرون الان شوگا میاد
بکهیون: باشه( گونه ا.ت رو بوسید)
ا.ت: هعی خدااا شوگا از یه طرف این از یخ طرف...چیکار کنمممم
ا.ت پاشد و یه لباس خوب پوشید و رفت پایین
هانا: سلاممم
ا.ت: اومدی...کجا بودی؟
هانا: رفتم دور دور
ا.ت: عاها خوش گذشت؟
هانا: اوم جات خالی بود
ا.ت: با کی رفتی؟
هانا: یونجون
ا.ت: اووو
هانا: چیشد؟
ا.ت: هیچی...همونی نیست که تازه اومده بود به کلاس؟
هانا: اره همونه
ا.ت: به هم میایین
هانا: یااااا اون فقط دوستمه
ا.ت: اره اره... آح گوشیم زنگ خورد وایسا
تا جواب داد قطع کرد یهو یه پیام اومد
پیام: سلام...فک نکنم منو یادت باشه...من پسر همونیم که تو به قتل رسوندیش
ا.ت: من...همچنین کاری نکردم
پیام: بخاطر همون 3 سال افتادی زندان؟
ا.ت: اره ولی من خودمم یادم نیست
پیام: یعنی یادت نیست که هشت ضربه چاقو به پدرم زدی؟
ا.ت: حتما اشتباه گرفتی
هانا: کیه؟
ا.ت: ها؟ چی؟
هانا: حالت خوبه رنگت پریده
ا.ت: ا... اره بعدا باهات حرف میزنم
ا.ت رفت تو اتاقش
پیام: فردا صب به این آدرس بیا تا تسویه حساب کنیم
ا.ت: اوکی
ا.ت داشت پیام میداد که یهو....
پایان این پارت
شرط ها؛
لایک: 20
کامنت: 25
۸.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.