چند پارتی
چند پارتی
ژانر:اصمات_خشن
پارت اول
ویو شوگا:داشتم از شرکت بیرون میرفتم که ا.ت زنگ زد برداشتم صداش....اون لعنتی!!..مست بود!!!؟
+الو ا.ت؟
_ا الو ش شوگاا ؟؟(مست)
+هوم؟ببینم تو مستی؟
-شوگا من .....بیا دنبالمم(مست)
+کجایی؟(داد)
-من من نمیدونم(مست)
+هوووف لعنتی ببینم باری؟
_ها؟
+گفتم باری؟؟اون صدای لعنتی اهنگ.....تو باری!(داد)
-ا اره درسته شو گا ب...
+هوووف هیچی نگو خفه شو فقط !!یه لوکیشن برام بفرست
_با باشه
لوکیشن فرستاد و رفتم اونجا وایی خدا چه باریم انتخاب کرده بود همه ی لاشی های سئول اینجان دختره ی هرزه
سریع رفتم پایین وارد بار که شدم بوی الکل و سیگار همه جارو گرفته بود بیشترین چیزی که ازش متنفرمم
داشتم بارو با چشمام برانداز میکردم که ا.ت رو پیدا کنم عصبی بودم بدجور خدا کنه کاری دستش ندم!!
همینجور که داشتم میگشتم ا.ت رو دیدم که یه لیوان ویسکی رو کامل خورد و رو میز ولو شد خیلی مست بود شیطونه میگفت بزنم......
رفتم سمت و سرعتمو بیشتر کردم با هر قدمم زمین میلرزید از بس که عصبی بودم
رفتم سمتش سرشو آورد بالا
-اووووو چه پسر جذابی!!دوماد ننم میشی😂(مست😂)
میخاستم بزنم زیر گوشش دستمو آوردم بالا که مستیش پرید
-شوگا!!؟
وقتی خواستم بزنم تو گوشش باهاش چشم تو چشم شدم و چشماش طلسمم کرد دلم نیمد بزنم پس دستمو مشت کردمو زدم تو دیوار دستم داشت خون میومد چراا؟؟چرا هر کاری میکنم نمیتونم با این آدم بد باشم؟ینی این قدر عاشقشم؟یلحظه ذهنم درگیر شد که با صدای پیامک گوشیم هوش و حواسم برگشت گوشیمو درآوردم دیدم یه شماره ناشناس بم پیام داده یه عکس بود بازش که کردم انگار دنیا رو سرم خراب شده باشه الان اونقدر عصبی ام که میتونم آدم بکشمم
دخترهههه ی..........
ژانر:اصمات_خشن
پارت اول
ویو شوگا:داشتم از شرکت بیرون میرفتم که ا.ت زنگ زد برداشتم صداش....اون لعنتی!!..مست بود!!!؟
+الو ا.ت؟
_ا الو ش شوگاا ؟؟(مست)
+هوم؟ببینم تو مستی؟
-شوگا من .....بیا دنبالمم(مست)
+کجایی؟(داد)
-من من نمیدونم(مست)
+هوووف لعنتی ببینم باری؟
_ها؟
+گفتم باری؟؟اون صدای لعنتی اهنگ.....تو باری!(داد)
-ا اره درسته شو گا ب...
+هوووف هیچی نگو خفه شو فقط !!یه لوکیشن برام بفرست
_با باشه
لوکیشن فرستاد و رفتم اونجا وایی خدا چه باریم انتخاب کرده بود همه ی لاشی های سئول اینجان دختره ی هرزه
سریع رفتم پایین وارد بار که شدم بوی الکل و سیگار همه جارو گرفته بود بیشترین چیزی که ازش متنفرمم
داشتم بارو با چشمام برانداز میکردم که ا.ت رو پیدا کنم عصبی بودم بدجور خدا کنه کاری دستش ندم!!
همینجور که داشتم میگشتم ا.ت رو دیدم که یه لیوان ویسکی رو کامل خورد و رو میز ولو شد خیلی مست بود شیطونه میگفت بزنم......
رفتم سمت و سرعتمو بیشتر کردم با هر قدمم زمین میلرزید از بس که عصبی بودم
رفتم سمتش سرشو آورد بالا
-اووووو چه پسر جذابی!!دوماد ننم میشی😂(مست😂)
میخاستم بزنم زیر گوشش دستمو آوردم بالا که مستیش پرید
-شوگا!!؟
وقتی خواستم بزنم تو گوشش باهاش چشم تو چشم شدم و چشماش طلسمم کرد دلم نیمد بزنم پس دستمو مشت کردمو زدم تو دیوار دستم داشت خون میومد چراا؟؟چرا هر کاری میکنم نمیتونم با این آدم بد باشم؟ینی این قدر عاشقشم؟یلحظه ذهنم درگیر شد که با صدای پیامک گوشیم هوش و حواسم برگشت گوشیمو درآوردم دیدم یه شماره ناشناس بم پیام داده یه عکس بود بازش که کردم انگار دنیا رو سرم خراب شده باشه الان اونقدر عصبی ام که میتونم آدم بکشمم
دخترهههه ی..........
۲.۷k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.