تک پارتی فلیکس ( درخواستی )
تک پارتی فلیکس ( درخواستی )
_______________________________________________
(ات دوست دختر فلیکسه)
ات ویو
امروز تولد فلیکسه و میخوام سوپرایزش کنم با اعضا هماهنگ کردم و تصمیم گرفتم باهاش سرد برخور کنم
*فلیکس میاد کنار ات میشینه.
فلیکس: صبحت بخیر پرنسس خانم (با خوشحالی)
ات:صبح بخیر ( سرد)
فلیکس : فکر نمیکنی امروز روز خاصیه؟ (یهکم متعجب ولی خوشحال)
ات: نه(سرد)
فلیکس:اوکی(متعجب و ناراحت)
فکر کنم ناراحت شد حقیقتا خودمم ناراحت شدم که باهاش اینجوری حرف زدم ولی خوب میخوام سوپرایزش کنم .
(چند مین بعد)
فلیکس : پرنسس من میخوام برم کمپانی کاری نداری ؟
ات: نه (بازم سرد😑)
فلیکس :باشه..پس خدافظ ( ناراحت🤧)
*فلیکس میره.
اوکی حالا باید اینجارو تزئین کنم ،براش هم کادو ساعته مورد علاقشو گرفتم ، کیک رو هم که چان میاره .
( چند مین بعد در کمپانی)
فلیکس ویو
آخه نمیفهمم چرا باهام سرد حرف زد؟
*در حال فکر کردن
لینو: حواست کجاست؟ تا الان دوبار دنسو اشتباه رفتی.(با فلیکسه)
فلیکس : ات امروز باهام سرد حرف زد تازه اصلا یادش نبود که تولدمه.
لینو :شاید یادش نبوده
فلیکس : ...
لینو :حالا بیا بریم سر تمرین بعدم یه چندتا ویدئو برای تیک تاک
فلیکس: باشه (ناراحت)
* چند ساعت بعد
(بریم پیش ات خانم)
اوکی الانا دیگه فلیکس میادش
خب بزار دوباره چک کنم
خونه که تزئینه ✔️
کادو ها که آمادس✔️
مهمونا که هستن ✔️
..صبر کن ببینم پس کیک کو؟اصلا چان کجاست؟
ات: چان کجاست ؟ مگه قرار نبود کیک رو بیاره؟
بقیه: ...
چان : بیا بیا اینم کیک.( نفس زنان)
ات :چرا نفس نفس میزنی؟
چان : ترافیک بود مجبور شدم بدوام
هوف اوکی کیک هم که هست✔️
ات: اوکی چراغارو خاموش کنید و یه جایی غایم شید.
فلیکس ویو
بالاخره رسیدم خونه عجب ترافیکی بودا
صبر کن ببینم چرا برقا خاموشه؟یعنی بدون من خوابیده؟اون که اصلا این ساعتا نمیخوابه..
زنگو زدم ولی باز نکرد، دوباره زدم بازم باز نکرد،نکنه اتفاقی براش افتاده باشه(نگران)
کلیدو گرفتمو درو باز کردم که یهو چراغا روشن شدن که دیدم ..
________
گایز تک پارتی شد دو پارتی بقیش جا نمیشه.
_______________________________________________
(ات دوست دختر فلیکسه)
ات ویو
امروز تولد فلیکسه و میخوام سوپرایزش کنم با اعضا هماهنگ کردم و تصمیم گرفتم باهاش سرد برخور کنم
*فلیکس میاد کنار ات میشینه.
فلیکس: صبحت بخیر پرنسس خانم (با خوشحالی)
ات:صبح بخیر ( سرد)
فلیکس : فکر نمیکنی امروز روز خاصیه؟ (یهکم متعجب ولی خوشحال)
ات: نه(سرد)
فلیکس:اوکی(متعجب و ناراحت)
فکر کنم ناراحت شد حقیقتا خودمم ناراحت شدم که باهاش اینجوری حرف زدم ولی خوب میخوام سوپرایزش کنم .
(چند مین بعد)
فلیکس : پرنسس من میخوام برم کمپانی کاری نداری ؟
ات: نه (بازم سرد😑)
فلیکس :باشه..پس خدافظ ( ناراحت🤧)
*فلیکس میره.
اوکی حالا باید اینجارو تزئین کنم ،براش هم کادو ساعته مورد علاقشو گرفتم ، کیک رو هم که چان میاره .
( چند مین بعد در کمپانی)
فلیکس ویو
آخه نمیفهمم چرا باهام سرد حرف زد؟
*در حال فکر کردن
لینو: حواست کجاست؟ تا الان دوبار دنسو اشتباه رفتی.(با فلیکسه)
فلیکس : ات امروز باهام سرد حرف زد تازه اصلا یادش نبود که تولدمه.
لینو :شاید یادش نبوده
فلیکس : ...
لینو :حالا بیا بریم سر تمرین بعدم یه چندتا ویدئو برای تیک تاک
فلیکس: باشه (ناراحت)
* چند ساعت بعد
(بریم پیش ات خانم)
اوکی الانا دیگه فلیکس میادش
خب بزار دوباره چک کنم
خونه که تزئینه ✔️
کادو ها که آمادس✔️
مهمونا که هستن ✔️
..صبر کن ببینم پس کیک کو؟اصلا چان کجاست؟
ات: چان کجاست ؟ مگه قرار نبود کیک رو بیاره؟
بقیه: ...
چان : بیا بیا اینم کیک.( نفس زنان)
ات :چرا نفس نفس میزنی؟
چان : ترافیک بود مجبور شدم بدوام
هوف اوکی کیک هم که هست✔️
ات: اوکی چراغارو خاموش کنید و یه جایی غایم شید.
فلیکس ویو
بالاخره رسیدم خونه عجب ترافیکی بودا
صبر کن ببینم چرا برقا خاموشه؟یعنی بدون من خوابیده؟اون که اصلا این ساعتا نمیخوابه..
زنگو زدم ولی باز نکرد، دوباره زدم بازم باز نکرد،نکنه اتفاقی براش افتاده باشه(نگران)
کلیدو گرفتمو درو باز کردم که یهو چراغا روشن شدن که دیدم ..
________
گایز تک پارتی شد دو پارتی بقیش جا نمیشه.
۴.۸k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.