"سناریو درخواستی"
"سناریو درخواستی"
وقتی ازشون جدا شدیم و توی یه مهمونی اونا رو میبینیم و خودمون هم یه پیراهن جذب مشکی پوشیدیم:
نامجون:ا/ت؟
ا/ت:*بر میگردی و نگاش می کنی*
نامجون:ا/ت؟خوبی؟دلم برات تنگ شده بود...
ا/ت:دیگه چه فایده ای داره؟
نامجون:آآآ... منظورت چیه؟من... متاسفم!واقعا متاسفم؛*میاد نزدیکت*
ا/ت:عقب میری و فاصله تو باهاش حفظ می کنی*
نامجون:ا/ت تو...به کس دیگه ای تعلق داری؟
ا/ت:نه! اینطور نیس؛*با بغض*من هنوزم کیم ا/ت هستم!
نامجون:*لبخند می زنه و میاد سمتت*
ا/ت:*میری بغلش*
نامجون:لطفا همیشه کیم ا/ت باش؛باشه؟:)
سوکجین:ا/ت؟*میاد سمتت و بازو هاتو می گیره*
ا/ت:ولم کن!من دیگه مال تو نیستم،یادت رفته؟
سوکجین:ا/ت،من خیلی شرمنده ام!لطفا یه بار دیگه بهم فرصت بده!خواهش می کنم!
ا/ت:*لبخند می زنی*دلم برات تنگ شده بود هندسامم!:)
شوگا:فکر کنم قرار بود فقط برا من اینطوری لباس بپوشی،مین ا/ت!
ا/ت:*نگاش می کنی*مدت زیادیه که ما از هم جدا شدیم،آقای مین!
شوگا:*میاد نزدیکت و صورتت رو لمس می کنه*اما دلِ من برات تنگ شده!
ا/ت:دل منم برات تنگ شده!
شوگا:دیگه از پیشم نرو،باشه؟:)
جیهوپ:*دستتو می گیره*ا/ت؟خودتی؟؟
ا/ت:*بر می گردی و نگاش می کنی*
جیهوپ:میشه یه فرصت دیگه بهم بدی؟قول میدم پشیمونت نمی کنم!لطفا،ا/ت!
ا/ت:خیلی دل تنگ ساینشاینم شده بودم!
جیهوپ:میشه دوباره مال من بشی؟:)
ا/ت:*لبخند می زنی*
جیمین:*نگات می کنه*
ا/ت:*متوجهش میشی و از جات بلند میشی که بری بیرون*
جیمین:ا/ت!*میاد سمتت و دستت رو میگیره*
ا/ت:*نگاهش می کنی*
جیمین:نرو!
ا/ت:چرا؟
جیمین:چون تو مالِ منی!حتی اگه قهر باشی بازم دلم نمی خواد تنها ببینمت؛اونم تو همچین جایی!
ا/ت:*یه قطره اشک از چشمت می ریزه*
جیمین*بغلت می کنه*اجازه بده دوباره به عنوان پارک ا/ت بشناسنت؛بیبی گرلم:)
تهیونگ:*اتفاقی بهت میخوره*
ا/ت:*تلو تلو می خوری*
تهیونگ:*دستت رو میگیره نگهت می داره*اوه،ببخشید!*به صورتت نگاه می کنه*
ا/ت:*تو هم بهش خیره میشی*تهیونگ؟؟؟
تهیونگ:ا/ت؟واقعا خودتی؟؟فکر نمی کردم بتونم دوباره ببینمت!
ا/ت:بهتره ولم کنی؛اگه دوست دخترت ببینه...
تهیونگ:چی؟ا/ت؟؟فکر می کنی من همچین آدمیم؟!
ا/ت:*با تعجب نگاش می کنی*
تهیونگ:از وقتی رفتی همیشه،هر شب و هر روز منتظر بودم برگردی؛چطور می تونم بعد از تو به فکر کسی دیگه ای باشم؟
ا/ت:*اشک در چشمات حلقه می زنه*
تهیونگ:میشه بازم کیم ا/ت ِ من بشی؟:)
کوکی:تو اون لباس خیلی جذاب به نظر می رسی،جئون ا/ت!
ا/ت:*بر می گردی و نگاش می کنی*من خیلی وقته که جئون ا/ت نیستم!
کوکی:هرچقدرم که قهر باشی بازم مال منی بیبی!*میاد و بغلت می کنه*
ا/ت:*تو هم بغلش می کنی*می دونی چقدر دلم برات تنگ شده بود؟
کوکی:منم همینطور!
اصکی ممنوع ❌
خوشت اومد بلایک!
درخواستی مینویسم زیر همین پست بگو:)
وقتی ازشون جدا شدیم و توی یه مهمونی اونا رو میبینیم و خودمون هم یه پیراهن جذب مشکی پوشیدیم:
نامجون:ا/ت؟
ا/ت:*بر میگردی و نگاش می کنی*
نامجون:ا/ت؟خوبی؟دلم برات تنگ شده بود...
ا/ت:دیگه چه فایده ای داره؟
نامجون:آآآ... منظورت چیه؟من... متاسفم!واقعا متاسفم؛*میاد نزدیکت*
ا/ت:عقب میری و فاصله تو باهاش حفظ می کنی*
نامجون:ا/ت تو...به کس دیگه ای تعلق داری؟
ا/ت:نه! اینطور نیس؛*با بغض*من هنوزم کیم ا/ت هستم!
نامجون:*لبخند می زنه و میاد سمتت*
ا/ت:*میری بغلش*
نامجون:لطفا همیشه کیم ا/ت باش؛باشه؟:)
سوکجین:ا/ت؟*میاد سمتت و بازو هاتو می گیره*
ا/ت:ولم کن!من دیگه مال تو نیستم،یادت رفته؟
سوکجین:ا/ت،من خیلی شرمنده ام!لطفا یه بار دیگه بهم فرصت بده!خواهش می کنم!
ا/ت:*لبخند می زنی*دلم برات تنگ شده بود هندسامم!:)
شوگا:فکر کنم قرار بود فقط برا من اینطوری لباس بپوشی،مین ا/ت!
ا/ت:*نگاش می کنی*مدت زیادیه که ما از هم جدا شدیم،آقای مین!
شوگا:*میاد نزدیکت و صورتت رو لمس می کنه*اما دلِ من برات تنگ شده!
ا/ت:دل منم برات تنگ شده!
شوگا:دیگه از پیشم نرو،باشه؟:)
جیهوپ:*دستتو می گیره*ا/ت؟خودتی؟؟
ا/ت:*بر می گردی و نگاش می کنی*
جیهوپ:میشه یه فرصت دیگه بهم بدی؟قول میدم پشیمونت نمی کنم!لطفا،ا/ت!
ا/ت:خیلی دل تنگ ساینشاینم شده بودم!
جیهوپ:میشه دوباره مال من بشی؟:)
ا/ت:*لبخند می زنی*
جیمین:*نگات می کنه*
ا/ت:*متوجهش میشی و از جات بلند میشی که بری بیرون*
جیمین:ا/ت!*میاد سمتت و دستت رو میگیره*
ا/ت:*نگاهش می کنی*
جیمین:نرو!
ا/ت:چرا؟
جیمین:چون تو مالِ منی!حتی اگه قهر باشی بازم دلم نمی خواد تنها ببینمت؛اونم تو همچین جایی!
ا/ت:*یه قطره اشک از چشمت می ریزه*
جیمین*بغلت می کنه*اجازه بده دوباره به عنوان پارک ا/ت بشناسنت؛بیبی گرلم:)
تهیونگ:*اتفاقی بهت میخوره*
ا/ت:*تلو تلو می خوری*
تهیونگ:*دستت رو میگیره نگهت می داره*اوه،ببخشید!*به صورتت نگاه می کنه*
ا/ت:*تو هم بهش خیره میشی*تهیونگ؟؟؟
تهیونگ:ا/ت؟واقعا خودتی؟؟فکر نمی کردم بتونم دوباره ببینمت!
ا/ت:بهتره ولم کنی؛اگه دوست دخترت ببینه...
تهیونگ:چی؟ا/ت؟؟فکر می کنی من همچین آدمیم؟!
ا/ت:*با تعجب نگاش می کنی*
تهیونگ:از وقتی رفتی همیشه،هر شب و هر روز منتظر بودم برگردی؛چطور می تونم بعد از تو به فکر کسی دیگه ای باشم؟
ا/ت:*اشک در چشمات حلقه می زنه*
تهیونگ:میشه بازم کیم ا/ت ِ من بشی؟:)
کوکی:تو اون لباس خیلی جذاب به نظر می رسی،جئون ا/ت!
ا/ت:*بر می گردی و نگاش می کنی*من خیلی وقته که جئون ا/ت نیستم!
کوکی:هرچقدرم که قهر باشی بازم مال منی بیبی!*میاد و بغلت می کنه*
ا/ت:*تو هم بغلش می کنی*می دونی چقدر دلم برات تنگ شده بود؟
کوکی:منم همینطور!
اصکی ممنوع ❌
خوشت اومد بلایک!
درخواستی مینویسم زیر همین پست بگو:)
۳.۴k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.