عاشق برادرم شدم p4
ته ویو
دختره خیلی خوشگل بود باید به دستش بیارم حتما مزه اش میکنم (خدا منو ببخش من منحرف نیستم وای) کار داری کیم تهیونگ و خوابیدم
ا.ت ویو
بعد حرف زدن دستم رو روی قلبم گذاشتم داشت در ثانیه100 ضربان میزد ذوق کرده بودم آخه چرا این یه حس دیگه ای هست تا الان تجربه نکرده بودم منی که هزاران تایپ پسر رو دیدم ولی این حس رو نداشتم وایی
(خر ذوق شد بچم) بعد کلی فکر کردن یادم افتاد که لباسام رو عوض کنم لباسام رو عوض کردم و خوابیدم
(صبح)
ویو ا.ت
اه خوابم میاد با یاد آوری اینکه تهیونگ میاد مثل جت پاشدم روتین صورت مو انجام دادم و به موهام رسیدگی کردم بوی بهار میداد یه لباس انتخاب کردم واسه دیدن تهیونگ یه میکاپ خفن از گوشی انتخاب کردم و به صبحونه رفتم
تهیونگ
از ساعت 1پرواز دارم ساعت 4 میرسم کره از دیروز فکرم در گیر اما بود چون قرار بود ما بعد از برگشتنم به کره نامزدی کنیم ولی من نمیخوام دختره ای .... (ایجا یه فوش میده) خوب پاشدم ساعت 11بود رفتم حموم بعد یه چیزی خوردم و یه فیلم گذاشتم تا وقتی برم نگاه کنم یه کت شلوار انتخاب کردم تا موقع رفتن بپوشم
پرش زمانی(موقع رسیدن به کره و در امارات پدر)
:بعد از سال ها برگشتم
در رو زدم
شرط
کامنت:10(هی کامنتای الکی نزارین هر چقدر بزارین یکی حساب میشه)
لایک:13
دختره خیلی خوشگل بود باید به دستش بیارم حتما مزه اش میکنم (خدا منو ببخش من منحرف نیستم وای) کار داری کیم تهیونگ و خوابیدم
ا.ت ویو
بعد حرف زدن دستم رو روی قلبم گذاشتم داشت در ثانیه100 ضربان میزد ذوق کرده بودم آخه چرا این یه حس دیگه ای هست تا الان تجربه نکرده بودم منی که هزاران تایپ پسر رو دیدم ولی این حس رو نداشتم وایی
(خر ذوق شد بچم) بعد کلی فکر کردن یادم افتاد که لباسام رو عوض کنم لباسام رو عوض کردم و خوابیدم
(صبح)
ویو ا.ت
اه خوابم میاد با یاد آوری اینکه تهیونگ میاد مثل جت پاشدم روتین صورت مو انجام دادم و به موهام رسیدگی کردم بوی بهار میداد یه لباس انتخاب کردم واسه دیدن تهیونگ یه میکاپ خفن از گوشی انتخاب کردم و به صبحونه رفتم
تهیونگ
از ساعت 1پرواز دارم ساعت 4 میرسم کره از دیروز فکرم در گیر اما بود چون قرار بود ما بعد از برگشتنم به کره نامزدی کنیم ولی من نمیخوام دختره ای .... (ایجا یه فوش میده) خوب پاشدم ساعت 11بود رفتم حموم بعد یه چیزی خوردم و یه فیلم گذاشتم تا وقتی برم نگاه کنم یه کت شلوار انتخاب کردم تا موقع رفتن بپوشم
پرش زمانی(موقع رسیدن به کره و در امارات پدر)
:بعد از سال ها برگشتم
در رو زدم
شرط
کامنت:10(هی کامنتای الکی نزارین هر چقدر بزارین یکی حساب میشه)
لایک:13
۴.۴k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.