پارت ۱۱
ویو تهیونگ
در نیمه شکسته اتاق رو که جیر جیر میکرد اتاق مثل همیشه تاریک بود و بوی گردو خاک همه جاروگرفته بود رفتم دیدم ات یه گوشه نشسته و خوابیده رفتم نزدیکش دلم نیومد بیدارش کنم واسه همین براید استایل بغلش کردم و بردمش به اتاق خودم و خودمم کنارش دراز کشیدم
ویو ات
چشمام رو کم کم باز کردم با صحنه ای که دییدم ازجام پریدم
_ هههه چرا منو اوردی اینجاااا؟
+مگه اشکالی داره؟ ها میخواستی تو اون اتاق بخوابی و روح ها بیاین بخورنت (ادای شکلک)
_ واییی مگه اونجا روح بود (ترس)
+اره اره اونجا ترسناک ترین جای عمارته (با حالت بامزه)
_عوضیا از وقتی قدم گذاشتم اینجا حتی یه روزم ارامش نداشتم (غر زدن)
که تهیونگ یاد حرف مادرش افتاد که سال ها پیش به پدرش میگفت. و لبخندش محو شد
+خب چطوره از این به بعد ارامش داشتی باشی؟
_چیی.ی
+ میخوام برام کار کنی و زیر دستم بشی ها؟
_ چیی حرفشم نزن عمرا تو خوابت ببینی کیم تهیونگ (عصبی)
که تهیونگ دستای ات رو قفل کرد و روش خیمه زد و در گوشش گف
+چن بار بگم دخترکوچولوم با من درنیفت ولجبازی نکن و فقط از دستوراتم اطاعت کن چون برات بد تموم میشه.
ات تهیونگ رو کنار زد و قطره اشکی تو چشماش جمع شد
_ تو اصلا میدونی من برای چی اومده بودم اینجا؟(بغض سگی 😑)
_ من هیچ.چ وقت پدرت رو که پدر مادرم رو به طرز بیرحمانه ای کشت رو نمیبخشم. نه نمیبخشم (گریه)
همون مافیا کیم عوضی قبل از اینکه وارد حیاط خونه بشم و جسد مرده پدر مادرم رو ببینم با اون ماشین سیاهی که توش نشسته بود بهم گف دختره ی بیچاره. اما من فک کردم از اون علاف و بیکاراس که داره تو کوچه میچرخه نمیدونستم اون قاتل پدزو مادرمه (گریه)
_بعد از اینکه پدرو مادرم رو از دست دادم با هر بدبختی که شده واسه خودم یه زندگی عادی ساختم و تصمیم گرفتم انتقام پدر مادرم رو از مافیا کیم عوضی بگیرم ولی بعدش فهمیدم برکنار شده و تو جانشینش شدی فک کردم توهم مث پدرتی یه مرد کثیف ولی اینطور که فهمیدم تو از اون کارهای کثیف پدرت نمیکنی (گریه) همش رو با گریه میگه)
_تهیونگ ولی تو هیچ نمیفهمی پدرت چه بلایی سر منو خانوادم اورد هیچ وقت (گریه شدید)
که تهیونگ ات رو تو بغلش کشید و موهای بلندش رو نوازش کرد و ات تو بغلش گریه کرد
اما این وسط چه کسی از دل تهیونگ خبر داش هیچ کسم دردای تهیونگو نمیفهمید اون بیشتر از هرکس دیگه ای زجر و درد کشیده بود ولی کسی درکش نمیکرد.............
در نیمه شکسته اتاق رو که جیر جیر میکرد اتاق مثل همیشه تاریک بود و بوی گردو خاک همه جاروگرفته بود رفتم دیدم ات یه گوشه نشسته و خوابیده رفتم نزدیکش دلم نیومد بیدارش کنم واسه همین براید استایل بغلش کردم و بردمش به اتاق خودم و خودمم کنارش دراز کشیدم
ویو ات
چشمام رو کم کم باز کردم با صحنه ای که دییدم ازجام پریدم
_ هههه چرا منو اوردی اینجاااا؟
+مگه اشکالی داره؟ ها میخواستی تو اون اتاق بخوابی و روح ها بیاین بخورنت (ادای شکلک)
_ واییی مگه اونجا روح بود (ترس)
+اره اره اونجا ترسناک ترین جای عمارته (با حالت بامزه)
_عوضیا از وقتی قدم گذاشتم اینجا حتی یه روزم ارامش نداشتم (غر زدن)
که تهیونگ یاد حرف مادرش افتاد که سال ها پیش به پدرش میگفت. و لبخندش محو شد
+خب چطوره از این به بعد ارامش داشتی باشی؟
_چیی.ی
+ میخوام برام کار کنی و زیر دستم بشی ها؟
_ چیی حرفشم نزن عمرا تو خوابت ببینی کیم تهیونگ (عصبی)
که تهیونگ دستای ات رو قفل کرد و روش خیمه زد و در گوشش گف
+چن بار بگم دخترکوچولوم با من درنیفت ولجبازی نکن و فقط از دستوراتم اطاعت کن چون برات بد تموم میشه.
ات تهیونگ رو کنار زد و قطره اشکی تو چشماش جمع شد
_ تو اصلا میدونی من برای چی اومده بودم اینجا؟(بغض سگی 😑)
_ من هیچ.چ وقت پدرت رو که پدر مادرم رو به طرز بیرحمانه ای کشت رو نمیبخشم. نه نمیبخشم (گریه)
همون مافیا کیم عوضی قبل از اینکه وارد حیاط خونه بشم و جسد مرده پدر مادرم رو ببینم با اون ماشین سیاهی که توش نشسته بود بهم گف دختره ی بیچاره. اما من فک کردم از اون علاف و بیکاراس که داره تو کوچه میچرخه نمیدونستم اون قاتل پدزو مادرمه (گریه)
_بعد از اینکه پدرو مادرم رو از دست دادم با هر بدبختی که شده واسه خودم یه زندگی عادی ساختم و تصمیم گرفتم انتقام پدر مادرم رو از مافیا کیم عوضی بگیرم ولی بعدش فهمیدم برکنار شده و تو جانشینش شدی فک کردم توهم مث پدرتی یه مرد کثیف ولی اینطور که فهمیدم تو از اون کارهای کثیف پدرت نمیکنی (گریه) همش رو با گریه میگه)
_تهیونگ ولی تو هیچ نمیفهمی پدرت چه بلایی سر منو خانوادم اورد هیچ وقت (گریه شدید)
که تهیونگ ات رو تو بغلش کشید و موهای بلندش رو نوازش کرد و ات تو بغلش گریه کرد
اما این وسط چه کسی از دل تهیونگ خبر داش هیچ کسم دردای تهیونگو نمیفهمید اون بیشتر از هرکس دیگه ای زجر و درد کشیده بود ولی کسی درکش نمیکرد.............
۳.۵k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.