اجبار
اجبار
p=2
_پس چرا اینجوری میکنی؟
+ازت متنفرم
_عه 4روز دیگه میبینم چطور برام ن*ا*ل*ه میکنی
+میبنی یا ببیندمش؟
_نمیدونم
*یک ماه بعد *
*ویو ا.ت*
اون عنتره گاو بهم ت*ج*ا*و*ز کرد تو این ماه یجوریی دوستش داشتم ولی خب غرورم اجازه نمیداد چیزی بگم امروز حوصله ام سر رفت رفتم حاضر شدم که برم شرکت پیش تهیونگ شاید حوصله ام امد سرجاش
رسیدیم منشیش نبود بیخیال شدم رفتم تو دفترش که دیدم....
(ببخشید کم شد)
p=2
_پس چرا اینجوری میکنی؟
+ازت متنفرم
_عه 4روز دیگه میبینم چطور برام ن*ا*ل*ه میکنی
+میبنی یا ببیندمش؟
_نمیدونم
*یک ماه بعد *
*ویو ا.ت*
اون عنتره گاو بهم ت*ج*ا*و*ز کرد تو این ماه یجوریی دوستش داشتم ولی خب غرورم اجازه نمیداد چیزی بگم امروز حوصله ام سر رفت رفتم حاضر شدم که برم شرکت پیش تهیونگ شاید حوصله ام امد سرجاش
رسیدیم منشیش نبود بیخیال شدم رفتم تو دفترش که دیدم....
(ببخشید کم شد)
۲.۰k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.