خلاصه داستان پایپر
داستانی در ژانر درام،وحشت و کمدی که داستان دختری به اسم "پایپر" و خواهر سابقش*فاک...خواهر سابق...*"کلارا"را خلاصه می کند که ۲۹ ساله به فکر خودکشی است و معتقد است که در این دنیا جایی برای او نیست.او از اول دبیرستان دنبال شغل آینده اش بود و در عرض یک هفته از همه ی شغل هایش اخراج می شود اما انگار دست بردار نیست.*هعی*او در اول محفل شغلی اش،موقعی که اخراج شد،افسردگی گرفت و از همان روز اول افسردگی به فکر خودکشی افتاد ولی خواهرش سعی دارد که باعث شود پایپر تجدید نظر کند.پایپر خیلی زود دوست هایی به اسم سانیا(sania) و ارتور(arthur) پیدا می کند.سانیا خیلی عاطفی و احساساتی است و زود بهش بر میخورد.ان دو،یعنی کلارا و سانیا به پایپر کمک می کنند تا از حالت افسردگی دربیاید و یک کار خوب پیدا کند.پایپر و کلارا رو آرتور کراش میزنند*جعرررر*و سانیا هم رو مایکل افتون.پایپر از بچگی همیشه می خندید و دلقک بازی میکرد و این ویژگی اش بود که آن را منحصر به فرد میکرد و حالا تمام احساساتش جز غم و اندوه را از دست داده و حالا به مرگ فکر می کند.
۲.۰k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.