ما از نسل غرق شدگانیم،
ما از نسل غرق شدگانیم،
از کودکی در مردابی که نامش زندگی بود تقلا میکردیم
فروکه می رفتیم چشمان پر امیدمان به دنبال ناجی بود...تا شاید مارا از باتلاقی
که شیره وجودمان را درون خود میکشید برهاند..
ما از نسل غرق شدگانیم،
در این لجنزار زندگی کردیم و همینجا خواهیم مرد
در همین لجنزار آموختیم،
که نباید عاشق شد
که عشق را باید پنهان کنیمدر خودمان بریزیم و زیر تاروپود دردهایمان دفنش کنیم
که نباید دوست داشته شدن را دوست بداریم
در این لجنزار تا زانو در تنفر و حسرت و حسد فرو رفته ایم
ما از نسل غرق شدگانیم،
با این همه باز هم درست نفهمیدیم چگونه نباید عاشق شد؟
هرچند سرشت آدمیزاد برخالف تمام تصورات فقط با گریز از حقیقت ها عجین
شده
ما دویدیم و فرار کردیم،
عشق را پس زدیم..احساس را عقب راندیم.
اما نفهمیدیم که قبل از آنچه که فکرش را بکنیم جوانه ی عشق ذره ذره ی
وجودمان را کاوویده و ریشه هایش به قلبمان رسیده است!
نفهمیدیم آنچه پس میزنیم خودمان هستیم
ما همینجا عاشق شدیم..
دلمان که شکست،
تنفر را در دلمان پروراندیم و این خرابه را خراب تر کردیم
از کودکی در مردابی که نامش زندگی بود تقلا میکردیم
فروکه می رفتیم چشمان پر امیدمان به دنبال ناجی بود...تا شاید مارا از باتلاقی
که شیره وجودمان را درون خود میکشید برهاند..
ما از نسل غرق شدگانیم،
در این لجنزار زندگی کردیم و همینجا خواهیم مرد
در همین لجنزار آموختیم،
که نباید عاشق شد
که عشق را باید پنهان کنیمدر خودمان بریزیم و زیر تاروپود دردهایمان دفنش کنیم
که نباید دوست داشته شدن را دوست بداریم
در این لجنزار تا زانو در تنفر و حسرت و حسد فرو رفته ایم
ما از نسل غرق شدگانیم،
با این همه باز هم درست نفهمیدیم چگونه نباید عاشق شد؟
هرچند سرشت آدمیزاد برخالف تمام تصورات فقط با گریز از حقیقت ها عجین
شده
ما دویدیم و فرار کردیم،
عشق را پس زدیم..احساس را عقب راندیم.
اما نفهمیدیم که قبل از آنچه که فکرش را بکنیم جوانه ی عشق ذره ذره ی
وجودمان را کاوویده و ریشه هایش به قلبمان رسیده است!
نفهمیدیم آنچه پس میزنیم خودمان هستیم
ما همینجا عاشق شدیم..
دلمان که شکست،
تنفر را در دلمان پروراندیم و این خرابه را خراب تر کردیم
۳.۲k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.