بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم :
و آن میکنند که شاهدیم : وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ - و چون به آنان گفته شود در زمين فساد می كنيد مىگويند: ما خود اصلاح گرانيم (11)
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ - آگاه باشيد که در حقیقت، آنها همان مفسدانند ولی نمیفهمند شعورش را ندارند که بفهمند.(12)(سوره بقره آیه 11 و 12)
ادعای این که کسی حق ندارد مصلحت مردم را تشخیص دهد دورغ و فریبی آشکار است، به گوینده باید گفت: پس چرا خودت به منبر رفتی؟! این ادعا یعنی: بیتفاوت و بیغیرت نمودن جامعه، نسبت به یکدیگر و سرنوشت خودشان! - یعنی: بستن راه تفکر و تعقل و راه رشد یعنی: سد راه اطلاعرسانی، آگاهی بخشی، تذکر و توجه دادن مردم شدن! یعنی: در گمراهی و چه کنم رها کردن همگان که در نهایت به دیکته و تحمیل مصلحت دشمنان میانجامد.
مردم یعنی چه و نظر مردم راجع به مصالح شان چگونه به دست میآید؟! آیا همه سکوت کنند و بگویند این نظر من است و به بقیه ربطی ندارد - یا همه فریاد بزنند و گوش شنوایی هم نباشد - یا همه رأی دهند و هیچ کدام اجرایی نشود - یا همه در تمامی امور کارشناس شوند - یا همه در سردرگمی بمانند؟!
در این نظام، مردم، پس از قبول جمهوری اسلامی ایران، با آرای خودشان، آیاتی را انتخاب میکنند تا آنها بنابر مصلحت، از بین فقها، یکی را که بیشتر جامع الشرایط برای رهبری است به ولایت فقیه انتخاب و منصوب نمایند.
مردم، نمایندگانی از سوی خود انتخاب میکنند تا با توجه به مصالح عمومی، قانونگذاری کنند، بودجه را تخصیص دهند، به حسن اجرای قانون نظارت داشته باشند و مردم، رئیس جمهوری انتخاب میکنند که وزرایش به تصویب نمایندگان مجلس میرسد تا با توجه به مصالح عمومی، اقدامات اجرایی را به انجام رساند.
قوه قضاییه، با استناد به قوانین، حکم لازمی که مصلحت فرد و جامعه می باشد را صادر می کند.
نهادها و سازمانها، موظفند با تشخیص مصالح مردم، برنامهریزی و کار کنند و حال اگر بیسواد مغرضی بگوید: کسی حق ندارد بگوید من مصالح مردم را بهتر از خودشان تشخیص میدهم، دیگر مشکل خودش است و شنونده باید عاقل باشد.
بدیهی است هر کسی که عاقلتر، عالمتر، حکیمتر، مؤمنتر، متقیتر و بصیرتر باشد و امکاناتش برای رصد تمامی شرایط، امکانات و مشکلات بیشتر باشد و دوست و دشمن یا خیر و شرّ را بهتر بشناسد، به مصالح مردم آگاهتر از خودشان میباشد و مردم نیز به همین دلیل نظر و رأی و مصلحت دید او را میپذیرند.(پایان)
قسمت دوم :
و آن میکنند که شاهدیم : وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ - و چون به آنان گفته شود در زمين فساد می كنيد مىگويند: ما خود اصلاح گرانيم (11)
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ - آگاه باشيد که در حقیقت، آنها همان مفسدانند ولی نمیفهمند شعورش را ندارند که بفهمند.(12)(سوره بقره آیه 11 و 12)
ادعای این که کسی حق ندارد مصلحت مردم را تشخیص دهد دورغ و فریبی آشکار است، به گوینده باید گفت: پس چرا خودت به منبر رفتی؟! این ادعا یعنی: بیتفاوت و بیغیرت نمودن جامعه، نسبت به یکدیگر و سرنوشت خودشان! - یعنی: بستن راه تفکر و تعقل و راه رشد یعنی: سد راه اطلاعرسانی، آگاهی بخشی، تذکر و توجه دادن مردم شدن! یعنی: در گمراهی و چه کنم رها کردن همگان که در نهایت به دیکته و تحمیل مصلحت دشمنان میانجامد.
مردم یعنی چه و نظر مردم راجع به مصالح شان چگونه به دست میآید؟! آیا همه سکوت کنند و بگویند این نظر من است و به بقیه ربطی ندارد - یا همه فریاد بزنند و گوش شنوایی هم نباشد - یا همه رأی دهند و هیچ کدام اجرایی نشود - یا همه در تمامی امور کارشناس شوند - یا همه در سردرگمی بمانند؟!
در این نظام، مردم، پس از قبول جمهوری اسلامی ایران، با آرای خودشان، آیاتی را انتخاب میکنند تا آنها بنابر مصلحت، از بین فقها، یکی را که بیشتر جامع الشرایط برای رهبری است به ولایت فقیه انتخاب و منصوب نمایند.
مردم، نمایندگانی از سوی خود انتخاب میکنند تا با توجه به مصالح عمومی، قانونگذاری کنند، بودجه را تخصیص دهند، به حسن اجرای قانون نظارت داشته باشند و مردم، رئیس جمهوری انتخاب میکنند که وزرایش به تصویب نمایندگان مجلس میرسد تا با توجه به مصالح عمومی، اقدامات اجرایی را به انجام رساند.
قوه قضاییه، با استناد به قوانین، حکم لازمی که مصلحت فرد و جامعه می باشد را صادر می کند.
نهادها و سازمانها، موظفند با تشخیص مصالح مردم، برنامهریزی و کار کنند و حال اگر بیسواد مغرضی بگوید: کسی حق ندارد بگوید من مصالح مردم را بهتر از خودشان تشخیص میدهم، دیگر مشکل خودش است و شنونده باید عاقل باشد.
بدیهی است هر کسی که عاقلتر، عالمتر، حکیمتر، مؤمنتر، متقیتر و بصیرتر باشد و امکاناتش برای رصد تمامی شرایط، امکانات و مشکلات بیشتر باشد و دوست و دشمن یا خیر و شرّ را بهتر بشناسد، به مصالح مردم آگاهتر از خودشان میباشد و مردم نیز به همین دلیل نظر و رأی و مصلحت دید او را میپذیرند.(پایان)
۶۶۸
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.