سناریو درخواستی:)
وقتی نصفه شب برمیگردن خونه...
نامجون:"اروم قدماشو داخل خونه میزاره و در خونه رو اروم میبنده تا اگه خواب باشی بیدار نشی"
-"تورو توی پذیرایی میبینه که خسته روی کاناپه نشستی"
-ات؟ چرا بیداری دختر؟
+منتظر تو بودم، چرا اینقد دیر اومدی؟
-بعدا برات تعریف میکنم عزیزم الان بیا بخوابیم..
+اوهوم
جین:"پشت در خونه قبل از وارد شدنش وایساده"
-خدایا این به من حمله نکنه یه وقت؟ اگه قاتل شوهرش بشه چی؟ یاعلی... خدایا خودت کمکم کن
"کلیدو میندازه روی در و وارد میشه"
-"تورو درحالی که وسط پذیرایی روی زمین خوابیدی و کلی خوراکی کنارته میبینه"
-مثل اینکه قراره برعکس بشه، من قراره قاتل زنم بشم:/
یونگی:"با صورت خوابالود و خسته وارد خونه میشه"
-"وقتی تورو روبروی در میبینه میترسه و خواب از سرش میپره"
-چته ات؟ چرا اینجا وایسادی؟
+کجا بودی؟
-ولش کن بیا بخوابیم.. خوابم میاد
+گفتم کجا بودیی؟"صداتو یکم بالاتر میبری"
-ولم کن لطفااا
+یونگی تو اصلا به من فکر نمیکنی؟ نمیگی که شاید من نگرانت شم؟ نمیگی من اینجا...."حرفت بخاطر کاری که یونگی میکنه قط میشه"
-"براید بغلت میکنه و به سمت اتاق میبرتت"
+جججیییییغغغغغ
-باشه بابا.. کل همسایه ها فهمیدن عصبانی ای از دستم"اروم روی تخت میزارتت"
+کسافت اشغال.."از شدت جنتلمن بودنش دیگه نتونستی چیزی جز اینا بگی"
جیهوپ:"با خوراکی هایی که برات خریده وارد خونه میشه"
-ات؟ ات کجایی هانی؟"اروم"
-"دنبالت میگرده و میبینه گوشه ی اشپزخونه خوابت برده درحالی که میز پر از غذا های مختلفه"
-"اروم براید بلندت میکنه تا ببرتت اتاق خواب تا راحت بخوابی"
+هوممم؟! کجا بودی؟"اروم،از خواب بیدار شدی"
-هیسسس بعدا بهت میگم فعلا به ادامه خوابت برس
-"بعد اینکه تورو روی تخت گزاشت میاد غذا هایی که واسش درست کرده بودی رو میزاره یخچال تا فردا باهم بخورین"
جیمین:"رو مبل خوابت برده بود، اومد ببرتت تو اتاق تا استراحت کنی"
+"وقتی بغلت میکنه تا ببرتت اتاق بیدار میشی"
+جیمین؟"نگاهت به ساعت میخوره"
+وایسا بینم... تا الان کجا بودییی؟؟
-یاعلی؛میدان جنگمون تا فردا خونی میشه:/"اروم جوری که نشنوی"
تهیونگ:"با گل مورد علاقت میاد خونه ولی تورو روی تخت درحالی که بالشتشو بغل کردی میبینه"
-مگه ما هفته پیش سر اینکه بالشتمو بغل نکنی بحث نکرده بودیم؟
-من واقعا یه بچه تو خونه نگه میدارم:/
جونگکوک:"میاد خونه و میبینه جلوی تلوزیون زانو هاتو بغل کردی و داری فیلم نگاه میکنی"
-چرا تا الان بیداری؟
+چرا تا الان بیرون بودی؟ به همون دلیل
-من کار داشتم..
+منم فیلم داشتم:/
-خیلی لجبازی ات..."براید بغلت میکنه تا برین بخوابین"
+جدی؟"بازوشو محکم گاز میگیری"
-آخخخخخخخ.... باز من دیر اومدم تو وحشی شدی؟
+همینه که هس:///
نامجون:"اروم قدماشو داخل خونه میزاره و در خونه رو اروم میبنده تا اگه خواب باشی بیدار نشی"
-"تورو توی پذیرایی میبینه که خسته روی کاناپه نشستی"
-ات؟ چرا بیداری دختر؟
+منتظر تو بودم، چرا اینقد دیر اومدی؟
-بعدا برات تعریف میکنم عزیزم الان بیا بخوابیم..
+اوهوم
جین:"پشت در خونه قبل از وارد شدنش وایساده"
-خدایا این به من حمله نکنه یه وقت؟ اگه قاتل شوهرش بشه چی؟ یاعلی... خدایا خودت کمکم کن
"کلیدو میندازه روی در و وارد میشه"
-"تورو درحالی که وسط پذیرایی روی زمین خوابیدی و کلی خوراکی کنارته میبینه"
-مثل اینکه قراره برعکس بشه، من قراره قاتل زنم بشم:/
یونگی:"با صورت خوابالود و خسته وارد خونه میشه"
-"وقتی تورو روبروی در میبینه میترسه و خواب از سرش میپره"
-چته ات؟ چرا اینجا وایسادی؟
+کجا بودی؟
-ولش کن بیا بخوابیم.. خوابم میاد
+گفتم کجا بودیی؟"صداتو یکم بالاتر میبری"
-ولم کن لطفااا
+یونگی تو اصلا به من فکر نمیکنی؟ نمیگی که شاید من نگرانت شم؟ نمیگی من اینجا...."حرفت بخاطر کاری که یونگی میکنه قط میشه"
-"براید بغلت میکنه و به سمت اتاق میبرتت"
+جججیییییغغغغغ
-باشه بابا.. کل همسایه ها فهمیدن عصبانی ای از دستم"اروم روی تخت میزارتت"
+کسافت اشغال.."از شدت جنتلمن بودنش دیگه نتونستی چیزی جز اینا بگی"
جیهوپ:"با خوراکی هایی که برات خریده وارد خونه میشه"
-ات؟ ات کجایی هانی؟"اروم"
-"دنبالت میگرده و میبینه گوشه ی اشپزخونه خوابت برده درحالی که میز پر از غذا های مختلفه"
-"اروم براید بلندت میکنه تا ببرتت اتاق خواب تا راحت بخوابی"
+هوممم؟! کجا بودی؟"اروم،از خواب بیدار شدی"
-هیسسس بعدا بهت میگم فعلا به ادامه خوابت برس
-"بعد اینکه تورو روی تخت گزاشت میاد غذا هایی که واسش درست کرده بودی رو میزاره یخچال تا فردا باهم بخورین"
جیمین:"رو مبل خوابت برده بود، اومد ببرتت تو اتاق تا استراحت کنی"
+"وقتی بغلت میکنه تا ببرتت اتاق بیدار میشی"
+جیمین؟"نگاهت به ساعت میخوره"
+وایسا بینم... تا الان کجا بودییی؟؟
-یاعلی؛میدان جنگمون تا فردا خونی میشه:/"اروم جوری که نشنوی"
تهیونگ:"با گل مورد علاقت میاد خونه ولی تورو روی تخت درحالی که بالشتشو بغل کردی میبینه"
-مگه ما هفته پیش سر اینکه بالشتمو بغل نکنی بحث نکرده بودیم؟
-من واقعا یه بچه تو خونه نگه میدارم:/
جونگکوک:"میاد خونه و میبینه جلوی تلوزیون زانو هاتو بغل کردی و داری فیلم نگاه میکنی"
-چرا تا الان بیداری؟
+چرا تا الان بیرون بودی؟ به همون دلیل
-من کار داشتم..
+منم فیلم داشتم:/
-خیلی لجبازی ات..."براید بغلت میکنه تا برین بخوابین"
+جدی؟"بازوشو محکم گاز میگیری"
-آخخخخخخخ.... باز من دیر اومدم تو وحشی شدی؟
+همینه که هس:///
۲۰.۷k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.