سناریو درخواستی .. وقتی دخترشونی و...
وقتی دخترشونی و مافیان ... و یه بار ناخواسته بهت شلیک میکنن و میمیری...
#سناریودرخواستی
نامجون : با یه پسر ، قرار میزاشتی.. اون پسر میخواست بهت ت.ج.او.ز کنه که نامجون میرسه و به جای اینکه به پسر شلیک کنه اشتباهی ، به تو شلیک میکنه...
جین : میخواستی جین رو لو بدی که مافیا شهره .. حتی با آنکه پدرت بود ، جین تورو برد توی پارکینگ آپارتمان خودش و یک گلوله به مغزت زد که در باعث مرگت شد ..
هوسوک : .. هوسوک تورو به عنوان دخترش خیلی دوست داشت .. اما ... یک روز ، تو به عنوان دخترش بهش نارو میزنی... و هوسوک بهت شلیک میکنه... اما عذاب وجدان سنگینی گرفت و تا آخر زندگیش با این عذاب وجدان ، زندگی می کرد...
تهیونگ : تو و یه پسر ، باهم فرار کرده بودید ...
تو به پسره گفته بودی ، که تهیونگ مافیا ست ...
تهیونگ پسره رو تنها گیر میاره ... میخواد با شلیک گلوله بکشش، که تو ...رفتی جلوی گلوله و گلوله به رگ گردنت خورد ...
جیمین : اتو هایی که از جیمین داشتی رو به یکی از مافیا های بزرگ شهر دادی
جیمین تورو توی آغوش گرفت ولی از پشت سر بعد شلیک کرد ، آروم قبل از مرگ اشک ، میریختی که باعث شد .... عذاب وجدان جیمین فعال شه...
جونگکوک:... تازگیا روی اعصاب جونگ کوک میرفتی بدون اجازه جی کی میرفتی بیرون ...
جونگکوک به زیر دستش گفت ... با تیر تورو خلاص کنه ، که همین شد
(هیچی به ذهنم نمی رسید درخواستی بود میدونم ریدم)
#سناریودرخواستی
نامجون : با یه پسر ، قرار میزاشتی.. اون پسر میخواست بهت ت.ج.او.ز کنه که نامجون میرسه و به جای اینکه به پسر شلیک کنه اشتباهی ، به تو شلیک میکنه...
جین : میخواستی جین رو لو بدی که مافیا شهره .. حتی با آنکه پدرت بود ، جین تورو برد توی پارکینگ آپارتمان خودش و یک گلوله به مغزت زد که در باعث مرگت شد ..
هوسوک : .. هوسوک تورو به عنوان دخترش خیلی دوست داشت .. اما ... یک روز ، تو به عنوان دخترش بهش نارو میزنی... و هوسوک بهت شلیک میکنه... اما عذاب وجدان سنگینی گرفت و تا آخر زندگیش با این عذاب وجدان ، زندگی می کرد...
تهیونگ : تو و یه پسر ، باهم فرار کرده بودید ...
تو به پسره گفته بودی ، که تهیونگ مافیا ست ...
تهیونگ پسره رو تنها گیر میاره ... میخواد با شلیک گلوله بکشش، که تو ...رفتی جلوی گلوله و گلوله به رگ گردنت خورد ...
جیمین : اتو هایی که از جیمین داشتی رو به یکی از مافیا های بزرگ شهر دادی
جیمین تورو توی آغوش گرفت ولی از پشت سر بعد شلیک کرد ، آروم قبل از مرگ اشک ، میریختی که باعث شد .... عذاب وجدان جیمین فعال شه...
جونگکوک:... تازگیا روی اعصاب جونگ کوک میرفتی بدون اجازه جی کی میرفتی بیرون ...
جونگکوک به زیر دستش گفت ... با تیر تورو خلاص کنه ، که همین شد
(هیچی به ذهنم نمی رسید درخواستی بود میدونم ریدم)
۱۶.۱k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.