هیونجین سیگما آخرp
راوی: یوری قیافه جون هو رو دید و گفت ....
ویو یوری: چقدر خوشتیپه
جون هو: سلام خیلی قشنگی از موقعی که دیدمت ازت خوشم اومد
یوری: مرسی تو هم خیلی خوشتیپی
جون هو: الان که من رو دیدی باهام اوکی میشی؟
یوری: آره🫠
راوی: یوری یک دفعه پرید بغل جون هو از اون موقع به بعد رابطه🔞 شروع شد و ادامه داشت
هیونجین: بچه ها فردا آخرین روز تحصیلی ما هستش
ات: آره . بچه ها یه جیزی بگم
هیونجین: بگو عشقم
یوری: ات بگو موضوع چیه؟
جون هو: آبجی بگو
ات: بچه ها بیاید فردا یک جشن بگیریم(همون پارتی های🔞)
هیونجین: خب خونهی کی بگیریم؟
جون هو: خونه ما بخدا شلوغه
یوری: عزیزم تو فقط بیا خونه ما 🤤
جون هو: 🫠
هیونجین: خونه ما میشه
ات: بابا قراره خونه ما بگیریم
هیونجین و یوری و جون هو: اوکیه
ات: یوری تو بیا خونه ما با هم آماده بشیم
یوری: اوکی
هیونجین: پس عزیزم منم با جون هو میریم خونه خودمون
ات: اوکیه پس فعلا . بعد به رفیقاتون یا بچه های مدرسه خبر بدید اونه هم بیان
هیونجین: اوکی . شما هم خبر بدید پس
ات: باشه فعلا
هیونجین: میبینمت خدافظی 👋
(پرش زمانی توی پارتی)
ات: چه عجب بالاخره اومدید
هیونجین: ببخشید دیر کردیم کار داشتیم رفتیم آرایشگاه
یوری: او حالا نیومدید عروسی که اومدید یه پارتی حالا
ویو جون هو: یا ابلفضل چه لباسی پوشیده این یوری(لباس تور توری مشکی)
ویو هیونجین : این چه لباس دلبرانه ای پوشیده🤤(شبیه لباس یوری)
راوی: پارتی تموم شد و الان همه مهمون ها رفتن
جون هو: من برم خونه خودمون خوابم میاد خدافظ
یوری: کجا میری بیا امشب اینجا بمون تو اتاق پیش من میخوابی
جون هو: چشم بخواطر تو میمونم🤤
هیونجین: ات عزیزم من برم دیگه کاری نداری؟
ات: کجا بودی حالا
جون هو: داداش منم دارم میمونم تو هم بمون دیگه
هیونجین: باشه اوکی
راوی: شب گذشت و یوری و جون هو با هم
👩❤️👨 کردن و هیونجین و ات هم تو یه اتاق دیگه با هم👩❤️👨 کردن(🔞)
راوی: ۱۰ ماه گذشت و الان یوری و جون هو یک بچه تو راه دارن و هیونجین و ات یک پسر به اسم جین دارن
(امیدوارم از این فیک خوشتون اومده باشه)
i love you❤️🩹😘🩷
ویو یوری: چقدر خوشتیپه
جون هو: سلام خیلی قشنگی از موقعی که دیدمت ازت خوشم اومد
یوری: مرسی تو هم خیلی خوشتیپی
جون هو: الان که من رو دیدی باهام اوکی میشی؟
یوری: آره🫠
راوی: یوری یک دفعه پرید بغل جون هو از اون موقع به بعد رابطه🔞 شروع شد و ادامه داشت
هیونجین: بچه ها فردا آخرین روز تحصیلی ما هستش
ات: آره . بچه ها یه جیزی بگم
هیونجین: بگو عشقم
یوری: ات بگو موضوع چیه؟
جون هو: آبجی بگو
ات: بچه ها بیاید فردا یک جشن بگیریم(همون پارتی های🔞)
هیونجین: خب خونهی کی بگیریم؟
جون هو: خونه ما بخدا شلوغه
یوری: عزیزم تو فقط بیا خونه ما 🤤
جون هو: 🫠
هیونجین: خونه ما میشه
ات: بابا قراره خونه ما بگیریم
هیونجین و یوری و جون هو: اوکیه
ات: یوری تو بیا خونه ما با هم آماده بشیم
یوری: اوکی
هیونجین: پس عزیزم منم با جون هو میریم خونه خودمون
ات: اوکیه پس فعلا . بعد به رفیقاتون یا بچه های مدرسه خبر بدید اونه هم بیان
هیونجین: اوکی . شما هم خبر بدید پس
ات: باشه فعلا
هیونجین: میبینمت خدافظی 👋
(پرش زمانی توی پارتی)
ات: چه عجب بالاخره اومدید
هیونجین: ببخشید دیر کردیم کار داشتیم رفتیم آرایشگاه
یوری: او حالا نیومدید عروسی که اومدید یه پارتی حالا
ویو جون هو: یا ابلفضل چه لباسی پوشیده این یوری(لباس تور توری مشکی)
ویو هیونجین : این چه لباس دلبرانه ای پوشیده🤤(شبیه لباس یوری)
راوی: پارتی تموم شد و الان همه مهمون ها رفتن
جون هو: من برم خونه خودمون خوابم میاد خدافظ
یوری: کجا میری بیا امشب اینجا بمون تو اتاق پیش من میخوابی
جون هو: چشم بخواطر تو میمونم🤤
هیونجین: ات عزیزم من برم دیگه کاری نداری؟
ات: کجا بودی حالا
جون هو: داداش منم دارم میمونم تو هم بمون دیگه
هیونجین: باشه اوکی
راوی: شب گذشت و یوری و جون هو با هم
👩❤️👨 کردن و هیونجین و ات هم تو یه اتاق دیگه با هم👩❤️👨 کردن(🔞)
راوی: ۱۰ ماه گذشت و الان یوری و جون هو یک بچه تو راه دارن و هیونجین و ات یک پسر به اسم جین دارن
(امیدوارم از این فیک خوشتون اومده باشه)
i love you❤️🩹😘🩷
۳.۴k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.