مهدی منافی قول دادم
قول دادم به تو از
بغلت جایی نرم
منی که روح تو رو
حس می کنم تو بدنم
خالی ام از همه چون
وجودمو پر میکنی
انقدی دیوونتم
که تعجب میکنی
منی که شعرامو از حس تو چشمات میگیرم
بلدت نیستم هنوز ، تازه دارم یاد می گیرم
حیفه این خونه رو با عطر تنت پر نکنی
حاضرم حتی اگه لازمه من جات بمیرم
عشقی که میدی به من ، بیشتر از توقمه
حسی که دارم بهت، شکل یه توهمه
انگار آسمون یه جا ، تو چشای تو گمه
اینکه پیگیر تو ام ،از سر توجمه
دور از بغلت ، نیست جایی برام
اصن عاشق تر از من ، مگه دیدی تا الا
دور از بغلت ، می لرزه دلم
من دلواپستم ، هر جایی برم
بغلت جایی نرم
منی که روح تو رو
حس می کنم تو بدنم
خالی ام از همه چون
وجودمو پر میکنی
انقدی دیوونتم
که تعجب میکنی
منی که شعرامو از حس تو چشمات میگیرم
بلدت نیستم هنوز ، تازه دارم یاد می گیرم
حیفه این خونه رو با عطر تنت پر نکنی
حاضرم حتی اگه لازمه من جات بمیرم
عشقی که میدی به من ، بیشتر از توقمه
حسی که دارم بهت، شکل یه توهمه
انگار آسمون یه جا ، تو چشای تو گمه
اینکه پیگیر تو ام ،از سر توجمه
دور از بغلت ، نیست جایی برام
اصن عاشق تر از من ، مگه دیدی تا الا
دور از بغلت ، می لرزه دلم
من دلواپستم ، هر جایی برم
۲.۸k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.