بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
ما یک بحث ترجمه کلمه، جمله یا متنی زا یک زبان به زبان دیگر داریم، که اغلب به خاطر کمبود کلمات جایگزین و گاه بی دقتی ناقص است. لذا همیشه این متن به زبان مؤلف است که اصالت دارد.
به عنوان مثال: در بسیاری از ترجمهها، مقابل این که خداوند متعال رحمت دارد، مغفرت دارد، صفح دارد، عفو دارد و محو دارد؛ نوشته شده بخشش دارد و می بخشد، در هر حالی که هر کدام از این کلمات معنای خود را دارد. یا کلمات تَوفی و مَمات، هر دو به مرگ ترجمه میشود، اما هر کدام معنای خود را دارند.
از جمله، ترجمه يَغُضُّوا - يَغْضُضْنَ -(سوره نور بخشی از آیه 30) به بستن میباشد! خب آدمی اگر چشمش را ببندد که نمی تواند راه برود یا کاری انجام دهد و مانند یک کور میشود!
پس معنایش بستن نیست، بلکه جمع کردن، پایین انداختن و میباشد، در یک کلام، یعنی چه مرد و چه زن، چشم چرانی و هیزی نکنید.
اما یک موقع کلمه، جمله، آیه یا مطلبی را شرح میدهیم تا درک معنا شود، مثل این که شرح داده شود که حالا دیدن با نگاه کردن چه فرقی دارد و هیزی چگونه نگاهی است؟! اگر چه این شرح به تفسیر نزدیک است، اما تفسیر باز کردن کامل یک گزاره است، حال خواه تفسیر یک کلمه باشد، یا یک غزل، یا یک آیه و یا هر گزارهی دیگری.
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است ،
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است ،
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما ،
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد،
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما،
(حافظ)
آیات مورد بحث: خود شما در ترجمه آیه مرقوم نمودهاید که چشمان خود را ببندید و فروج خود را حفظ کنید؛ و خود شما مرقوم نمودهاید که ترجمه آیه به چشمان خود را ببندید تا فروج خود را حفظ کنید، خطاست، یعنی میدانید که این کلمه تا به عنوان علت و معلول چشم بستن برای حفظ عفت، نه در آیه آمده است و نه در هیچ ترجمهای! پس چرا خودمان یک ترجمه نادرست بنماییم و سپس بگوییم که این خطاست؟!
اگر چه انسان دارای وجودی تجزیه شده و قوای منفک نیست و هر کار و حالتش در کارها و حالات دیگرش اثر دارد، مثل اثر خوراک یا دیدن بر نیرو و تحریک شهوت، اما در آیات مذکور، به چند امر به صورت مستقل تصریح شده است؛ هر چند که در یک دیگر تأثیر مستقیم دارند و بیان نشده که این کار را بکنید، تا آن کار بشود.
یک) - کنترل نگاه و هیزی نکردن :
به مردان مؤمن فرمود: يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ (سوره نور بخشی از آیه 30)
و به زنان مؤمنه فرمود: يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ (سوره نور بخشی از آیه 31)(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
ما یک بحث ترجمه کلمه، جمله یا متنی زا یک زبان به زبان دیگر داریم، که اغلب به خاطر کمبود کلمات جایگزین و گاه بی دقتی ناقص است. لذا همیشه این متن به زبان مؤلف است که اصالت دارد.
به عنوان مثال: در بسیاری از ترجمهها، مقابل این که خداوند متعال رحمت دارد، مغفرت دارد، صفح دارد، عفو دارد و محو دارد؛ نوشته شده بخشش دارد و می بخشد، در هر حالی که هر کدام از این کلمات معنای خود را دارد. یا کلمات تَوفی و مَمات، هر دو به مرگ ترجمه میشود، اما هر کدام معنای خود را دارند.
از جمله، ترجمه يَغُضُّوا - يَغْضُضْنَ -(سوره نور بخشی از آیه 30) به بستن میباشد! خب آدمی اگر چشمش را ببندد که نمی تواند راه برود یا کاری انجام دهد و مانند یک کور میشود!
پس معنایش بستن نیست، بلکه جمع کردن، پایین انداختن و میباشد، در یک کلام، یعنی چه مرد و چه زن، چشم چرانی و هیزی نکنید.
اما یک موقع کلمه، جمله، آیه یا مطلبی را شرح میدهیم تا درک معنا شود، مثل این که شرح داده شود که حالا دیدن با نگاه کردن چه فرقی دارد و هیزی چگونه نگاهی است؟! اگر چه این شرح به تفسیر نزدیک است، اما تفسیر باز کردن کامل یک گزاره است، حال خواه تفسیر یک کلمه باشد، یا یک غزل، یا یک آیه و یا هر گزارهی دیگری.
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است ،
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است ،
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما ،
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد،
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما،
(حافظ)
آیات مورد بحث: خود شما در ترجمه آیه مرقوم نمودهاید که چشمان خود را ببندید و فروج خود را حفظ کنید؛ و خود شما مرقوم نمودهاید که ترجمه آیه به چشمان خود را ببندید تا فروج خود را حفظ کنید، خطاست، یعنی میدانید که این کلمه تا به عنوان علت و معلول چشم بستن برای حفظ عفت، نه در آیه آمده است و نه در هیچ ترجمهای! پس چرا خودمان یک ترجمه نادرست بنماییم و سپس بگوییم که این خطاست؟!
اگر چه انسان دارای وجودی تجزیه شده و قوای منفک نیست و هر کار و حالتش در کارها و حالات دیگرش اثر دارد، مثل اثر خوراک یا دیدن بر نیرو و تحریک شهوت، اما در آیات مذکور، به چند امر به صورت مستقل تصریح شده است؛ هر چند که در یک دیگر تأثیر مستقیم دارند و بیان نشده که این کار را بکنید، تا آن کار بشود.
یک) - کنترل نگاه و هیزی نکردن :
به مردان مؤمن فرمود: يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ (سوره نور بخشی از آیه 30)
و به زنان مؤمنه فرمود: يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ (سوره نور بخشی از آیه 31)(ادامه دارد...)
۷۳۳
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.