𝐏𝐚𝐫𝐭⁴
دیدیم که پنج تا پسر که فیس جذابی داشتن اومده بودن به مدرسه ی ما و با اعتماد به نفس به همه لبخند میزدن.
÷اینا کین دیگه
_نمیدونم
یون سو رفت سمت یه دختر
÷عاا ببخشید بخاطر چی همه اینجا جمع شدن؟
؟ فک کنم تازه واردی این پنج تا پسرا معروف ترین پسرای مدرسن و انگار همه دخترا بخاطر اون پس اولیه جمع شدن
÷اها مرسی
÷شنیدی چی گفت؟
_اره
÷آخه بخاطر یه چندتا پسر؟
_هوفف بیخیال بیا از اینجا بریم
÷(سر تکون دادن)
رفتیم سر کلاس دو دقیقه بعد اون پسرا وارد شدن و همه ی دخترا پشت سرشون میومدن
رفتن ردیف عقب سمت پنجره نشستن
یه نگاه ریز بهشون کردم که یهو یکی از پسرا(هیونجین)میخواست نگاه کنه که زود سرمو برگردوندم که معلم اومد
#اووو ببین کیا اینجان هوانگ هیونجین و دوستاش
تا اسمشو گفت یجوری شدم انگار میشناختمش
(علامت هیونجین+)
+سلام
#سلام خوش اومدی(ابرو بالا بردن)
+(لبخند با اعتماد با نفس)
#خب حالا بریم سر درسمون
(بنگ چان پیش هیونجین نشسته بود(علامت بنگ چان*)
*هی هیونجین
+هوم؟
*اون پسر رو نگاه(اشاره به فلیکس). ردیف وسط میز سوم
+واووو به قیافش میخوره ترسو و مظلوم باشه
*نظرت چیه زنگ اخر یکم باهاش بازی کنیم؟
+من که پایه ام(پوزخند)
(زنگ اخر)
÷اینا کین دیگه
_نمیدونم
یون سو رفت سمت یه دختر
÷عاا ببخشید بخاطر چی همه اینجا جمع شدن؟
؟ فک کنم تازه واردی این پنج تا پسرا معروف ترین پسرای مدرسن و انگار همه دخترا بخاطر اون پس اولیه جمع شدن
÷اها مرسی
÷شنیدی چی گفت؟
_اره
÷آخه بخاطر یه چندتا پسر؟
_هوفف بیخیال بیا از اینجا بریم
÷(سر تکون دادن)
رفتیم سر کلاس دو دقیقه بعد اون پسرا وارد شدن و همه ی دخترا پشت سرشون میومدن
رفتن ردیف عقب سمت پنجره نشستن
یه نگاه ریز بهشون کردم که یهو یکی از پسرا(هیونجین)میخواست نگاه کنه که زود سرمو برگردوندم که معلم اومد
#اووو ببین کیا اینجان هوانگ هیونجین و دوستاش
تا اسمشو گفت یجوری شدم انگار میشناختمش
(علامت هیونجین+)
+سلام
#سلام خوش اومدی(ابرو بالا بردن)
+(لبخند با اعتماد با نفس)
#خب حالا بریم سر درسمون
(بنگ چان پیش هیونجین نشسته بود(علامت بنگ چان*)
*هی هیونجین
+هوم؟
*اون پسر رو نگاه(اشاره به فلیکس). ردیف وسط میز سوم
+واووو به قیافش میخوره ترسو و مظلوم باشه
*نظرت چیه زنگ اخر یکم باهاش بازی کنیم؟
+من که پایه ام(پوزخند)
(زنگ اخر)
۳.۱k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.