قمار باز من ۱۹

ویو ته
دیگه طاقتم طاق شده بود رفتم داخل ا.ت از هوش
رفت و صدای گریه ی نوزاد آمد
هلن : اوپا تبریک میگم
ته از خوش حالی اشک شوق می ریخت
رفت تا بچه رو تحول بگیرم
بچه خیلی خوشگل و کاوایی بود (زیر دیپلوما یعنی کیوت .گوگولی)
.بچه رو تحول گرفت.
رفتم پیش ا.ت
ا.ت تازه به هوش آمده بود

ویو ا.ت
با دیدن ته عصبی شدم
ا.ت : بچه ی من دست تو چه غلطی می‌کنه
ته : چی چی ؟؟؟؟؟
بچه ی تو !!!!
ا.ت : بله من زایدمش
ته : من به وجود آوردنش
هلن : عهم . بسه دیگه اصلا بچه رو بده من
.گرفتن بچه.
هلن : شما دوتا هم دعوا رو بس کنید
ا.ت : برو گمشو پیش دوست دخترت
ته : چه زری میزنی برا خودت ؟ دوس دخترم کجا بود !!!
ا.ت : همون دختره که اون رو بغلت بود (بابغض)
ته : کی !!!!! واستا ساعت چند بود ؟
ا.ت : ساعت ۱۰
ته : اولاً من تا ساعت ۱۱ سر کار بودم دومن که اون جیمین بوده
ا.ت : دروغ گو
ته : خوب الان زنگ میزنم بهش
ته : الو جیمین
موچی: الو سلام داداش حالت چطوره ؟
ته : خوبم
ته : جیمین مگه تو ساعت ۱۰ با دوس دخترت خونه ی من س.ک.س انجام نمی دادین؟
موچی : هوی حالا لازم نیست یاد آوری کنی
ته : ا.ت اومده بود تو اتاق ؟
موچی : آره اما بهش گفتم گمشه
ته : تو گوه خوردی به دوس دختر من گفتی گمشه بزار ببینمت
پایان تماس
ا.ت : ببخشید بهت تهمت زدم (آروم )
ته : بله ؟ صداتو نمیشنوم
ا.ت گفتم ببخشید (باداد)
ته : باشه باشه (خنده)





خوب این از فصل اول







تا فصل دوم باییییییییییییییییییییییییییییییی