قمار باز من ۱۴
ویو ا.ت
بهوش که آمدم دیدم خونم
می خواستم از خوشحالی پرواز کنم
دکتر : اتفاقی برای خودشون نیفتاده اما
ته :اما ؟
دکتر :بچه سقط شده
ته نمی دونست چی بگه چون نه خودش نه ا.ت اینو می دونستن
ته: بچه چند ماهه بود ؟
دکتر : تبغ تحقیقات ما ۴ماه
ته : آه خیلی ممنون اوهایو (زیر دیپلوما یعنی خدافظ)
ا.ت : تهیونگا
ته: بله
ا.ت : کمکم میکنید
ته : برای چه کاری؟
ا.ت : می خوام بلد شم
ته: نههههههههههه تو آسیب دیدی و .....
ا.ت : و ؟
نمی دونستم چجوری به ا.ت بگم که اتفاق نیفته
ته : ا.ت اهههه لعنتی
چشمای مظلومش داش دیونم می کرد
ا.ت : اروپا بگو من ناراحت نمی شم
ته : نترسیا . من همیشه پیشتم
ا.ت : بگو دارم جون به لب میشم
ته : تو باردار بودی
ا.ت : بودم؟
ته : اما بچه سقط شده
ا.ت : چی ؟ (بابغض )
ته : ا.ت ما باز هم می تونیم بچه دار شویم
ا.ت : من ....من 😖
ا.ت بلند شد و از اتاق رفت بیرون
ویو ته
از صبح تا الان ا.ت تو تراس نشسته حرف هم نمی زنه....
بهوش که آمدم دیدم خونم
می خواستم از خوشحالی پرواز کنم
دکتر : اتفاقی برای خودشون نیفتاده اما
ته :اما ؟
دکتر :بچه سقط شده
ته نمی دونست چی بگه چون نه خودش نه ا.ت اینو می دونستن
ته: بچه چند ماهه بود ؟
دکتر : تبغ تحقیقات ما ۴ماه
ته : آه خیلی ممنون اوهایو (زیر دیپلوما یعنی خدافظ)
ا.ت : تهیونگا
ته: بله
ا.ت : کمکم میکنید
ته : برای چه کاری؟
ا.ت : می خوام بلد شم
ته: نههههههههههه تو آسیب دیدی و .....
ا.ت : و ؟
نمی دونستم چجوری به ا.ت بگم که اتفاق نیفته
ته : ا.ت اهههه لعنتی
چشمای مظلومش داش دیونم می کرد
ا.ت : اروپا بگو من ناراحت نمی شم
ته : نترسیا . من همیشه پیشتم
ا.ت : بگو دارم جون به لب میشم
ته : تو باردار بودی
ا.ت : بودم؟
ته : اما بچه سقط شده
ا.ت : چی ؟ (بابغض )
ته : ا.ت ما باز هم می تونیم بچه دار شویم
ا.ت : من ....من 😖
ا.ت بلند شد و از اتاق رفت بیرون
ویو ته
از صبح تا الان ا.ت تو تراس نشسته حرف هم نمی زنه....
۱.۹k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.