من اونیم که تو روزای اخر سن ۲۳ سالگی با رفیق کوچولوی ۱۳ س
من اونیم که تو روزای اخر سن ۲۳ سالگی با رفیق کوچولوی ۱۳ سالم میخوابم که ۱۳ ساله دارمش...همونم که خیلی دوستامو دوس دارم همشونم فراموش نکردم ولی از همشون دوری میکنم ...همونم با لاک نماز میخونم...همونم تو جمع بزرگترام بچم... تو دورهمی کافه و شوخی جونا ..یهو مادر بزرگ جمع میشم...گاهی شالم میفته و بیخیالم...گاهی کوچک ترین شوخی ادما برام زیاد و رد کردن خط قرمزه...گاهی وسط وراجیم ساکت میشم ...گاهی روزها هیچی نمیخورم و افسردم..گاهی همه رو اذیت میکنم و بد قلق میشم ..گاهی برا غریبه ها آروم و بی دردسرم ...شدیدا سختگیرم...گاهی بی سختگیری راحت میخندم..میدونم متضادم و متناقض اما همه شماها که حتی میبینیدم اما باهام حرف نمیزنید و دوس دارم ...
💌
💌
۴.۶k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.