دو ماه سفید پارت 23
ات: ( اخم صورتش اونطرفه)
کوک: یااا با تو امم(عصبی کیوت)
ات: فقط ب ی شرط (روش اونطرفه)
کوک:هرچی باشه قبول ولی ت فقط نگاه من کن(مظلوم)
ات: ( روشو برگردوند سمت کوک)
ات: باید ببریم اتاق فرار (با خوشحالی نگاه کوک میکرد)
کوک: اوکی اوکی( خنده همونجور ک روی اتس)
ات: بهترین ددی دنیایییی( با داد و ذوق)(لب کوک رو لحظه ایی بوس کرد)
کوک: اخ قربونت بشم من(خنده)
ات: (حالا کوک جاشو با ات عوض میکنه)
ات: خب خب خبب( خنده شیطانی)
ات: تو منو داشتی اذیت میکردی(شیطنت امیز)(روی شکم کوک نشسته)
کوک:هعیی(خنده)
ات: چته خو ی دفع نشد منم اینجور باهات حرف بزنم(عصبی کیوت)
کوک: اوکی اوکی بگو(خنده)
ات:ایی کوفت خنده .....اصلا ولش(میخاست پاشه ولی کوک از پاهاش گرفت دوباره نشوندش)
خمارییییییییییی
..................................................................................
اهمم
راستی ممنون تا جایی ک میخواستم یکم شرطا رسید واستون پارت گذاشتم
کامسانگ میده
کوک: یااا با تو امم(عصبی کیوت)
ات: فقط ب ی شرط (روش اونطرفه)
کوک:هرچی باشه قبول ولی ت فقط نگاه من کن(مظلوم)
ات: ( روشو برگردوند سمت کوک)
ات: باید ببریم اتاق فرار (با خوشحالی نگاه کوک میکرد)
کوک: اوکی اوکی( خنده همونجور ک روی اتس)
ات: بهترین ددی دنیایییی( با داد و ذوق)(لب کوک رو لحظه ایی بوس کرد)
کوک: اخ قربونت بشم من(خنده)
ات: (حالا کوک جاشو با ات عوض میکنه)
ات: خب خب خبب( خنده شیطانی)
ات: تو منو داشتی اذیت میکردی(شیطنت امیز)(روی شکم کوک نشسته)
کوک:هعیی(خنده)
ات: چته خو ی دفع نشد منم اینجور باهات حرف بزنم(عصبی کیوت)
کوک: اوکی اوکی بگو(خنده)
ات:ایی کوفت خنده .....اصلا ولش(میخاست پاشه ولی کوک از پاهاش گرفت دوباره نشوندش)
خمارییییییییییی
..................................................................................
اهمم
راستی ممنون تا جایی ک میخواستم یکم شرطا رسید واستون پارت گذاشتم
کامسانگ میده
۱۲.۰k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.