چیزی که از ذهن هیچ استی پاک نمیشه🥲💔
نمیدونم یادتونه یا نه...ولی اگه نمیدونین هم میگم
(اخر کپشن رو بخونین ترجمه عکس اخر کلیپه)
قرار شد که پسرا به فنساین چین برن که ی گروهی از آکگه¹ ها توی فضای مجازی هر هشت نفر رو تهدید به مرگ میکنن...ی نفر از اون گروه تهدید میکنه که قراره همون لیزر سبز رو بگیره روی چشای یونگبوک هیونگ که دور از جون کورش کنه و به همشون دسته جمعی حمله ور شن...نه تنها این بلکه پرتاب چاقو و اذیت کردن اعضا و پرتاب تخم مرغ هم تو نقشه کثیف و ظالمانشون هم بود...استی ها خیلی تلاش کردن که جوپ نفهم رو از فنساین منع کنن ولی جی وای پارک بخاطر پولش هیچ غلطی نکرد و واکنش خاصی نشون نداد...یعنی فقط گفت ما امنیت رو برقرار میکنیم و خواستار درک استی هستیم:/...میتونم بگم اصلا پسرا براش هیچ اهمیتی نداشتن و حتی حاضر بود جون پسرا به خطر بیوفته و اونا رو بفروشه بخاطر پول پرستیش🥲💔این شد که متاسفانه موفق نشدن و پسرا به چین رفتن...بعد از فنساین که میخوان برگردن یهو همون گروه با لیزری که خریده بودن طبق نقششون به پسرا حمله کردن واسه همین بود که چند تا استی با جیغ و ترس یونگبوک هیونگ و چان هیونگ رو صدا میکردن و با ترس به هیون هیونگ میگفتن بره تو ماشین که آسیب نبینه...بقیه اعضا تونستن سالم و صحیح سوار شن ولی یکی از آکگه ها با پرتاب چاقو کنار چشم مینهو هیونگ بدبخت رو زخمی میکنن💔ولی خداروشکر به خود چشمش برخورد نکرده بود و تونستن با جونی سالم به خونه برگردن🥲❤️🩹
¹:آکگه یه نوع سولواستن هایین که حاضرن دور از جون آیدلا قاتلشون بشن کارشون از هیت گذشته
ترجمه عکس آخر(با کمی تغییر چون خیلی منظور پیچیده و کلمات عجیب غریبی داشت)↓:
لی مینهو،با این ذهنیت که باید شانسمو امتحان کنم چندتا آلبوم خریدم...شاید حتی خدا هم تحت تأثیر عشق من به تو که تقریبا بینهایته شده...با فکر اینکه من موفق شدم بتونم تورو از نزدیک ببینم واقعا هیچ خوابی هم نمیدیدم...من واسه پرتاب یک لیزر کیوت و دارتایی که شبیهته آمادم...من مشتاقانه منتظرم لینو...من رویای اینو دارم که صورت زیباتو نابود کنم تا یک نمونه درست کنم...خیلی دوست دارم لی مینهو لطفا سریع بیاین تا 16ام بیایین با هم باشیم
پ.ن: همینقدر کیوت ینفرو تهدید میکنه🥲💔ولم کنین برم این مرتیکه رو جرش بدممم
(اخر کپشن رو بخونین ترجمه عکس اخر کلیپه)
قرار شد که پسرا به فنساین چین برن که ی گروهی از آکگه¹ ها توی فضای مجازی هر هشت نفر رو تهدید به مرگ میکنن...ی نفر از اون گروه تهدید میکنه که قراره همون لیزر سبز رو بگیره روی چشای یونگبوک هیونگ که دور از جون کورش کنه و به همشون دسته جمعی حمله ور شن...نه تنها این بلکه پرتاب چاقو و اذیت کردن اعضا و پرتاب تخم مرغ هم تو نقشه کثیف و ظالمانشون هم بود...استی ها خیلی تلاش کردن که جوپ نفهم رو از فنساین منع کنن ولی جی وای پارک بخاطر پولش هیچ غلطی نکرد و واکنش خاصی نشون نداد...یعنی فقط گفت ما امنیت رو برقرار میکنیم و خواستار درک استی هستیم:/...میتونم بگم اصلا پسرا براش هیچ اهمیتی نداشتن و حتی حاضر بود جون پسرا به خطر بیوفته و اونا رو بفروشه بخاطر پول پرستیش🥲💔این شد که متاسفانه موفق نشدن و پسرا به چین رفتن...بعد از فنساین که میخوان برگردن یهو همون گروه با لیزری که خریده بودن طبق نقششون به پسرا حمله کردن واسه همین بود که چند تا استی با جیغ و ترس یونگبوک هیونگ و چان هیونگ رو صدا میکردن و با ترس به هیون هیونگ میگفتن بره تو ماشین که آسیب نبینه...بقیه اعضا تونستن سالم و صحیح سوار شن ولی یکی از آکگه ها با پرتاب چاقو کنار چشم مینهو هیونگ بدبخت رو زخمی میکنن💔ولی خداروشکر به خود چشمش برخورد نکرده بود و تونستن با جونی سالم به خونه برگردن🥲❤️🩹
¹:آکگه یه نوع سولواستن هایین که حاضرن دور از جون آیدلا قاتلشون بشن کارشون از هیت گذشته
ترجمه عکس آخر(با کمی تغییر چون خیلی منظور پیچیده و کلمات عجیب غریبی داشت)↓:
لی مینهو،با این ذهنیت که باید شانسمو امتحان کنم چندتا آلبوم خریدم...شاید حتی خدا هم تحت تأثیر عشق من به تو که تقریبا بینهایته شده...با فکر اینکه من موفق شدم بتونم تورو از نزدیک ببینم واقعا هیچ خوابی هم نمیدیدم...من واسه پرتاب یک لیزر کیوت و دارتایی که شبیهته آمادم...من مشتاقانه منتظرم لینو...من رویای اینو دارم که صورت زیباتو نابود کنم تا یک نمونه درست کنم...خیلی دوست دارم لی مینهو لطفا سریع بیاین تا 16ام بیایین با هم باشیم
پ.ن: همینقدر کیوت ینفرو تهدید میکنه🥲💔ولم کنین برم این مرتیکه رو جرش بدممم
۷.۴k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲