اولین بوسه
پارت ۱
/////////////////////////////////
میسو
ساعت ۱۲ و نیم ظهر بود. دانشگاهم تموم شده بود و تو راه برگشت بودم. هوا خوب بود پس ترجیح دادم پیاده برگردم. از دانشگاه تا خونه تقریبا 1کیلومتر راه بود و از اونجایی که من عاشق پیاده روی ام بدون خستگی راهم رو ادامه میدادم.
رسیدم خونه و لباسامو عوض کردم(*پست بعدی)و کارهای شخصیمو انجام دادم و رفتم تو اتاقم درو بستم رو تختم دراز کشیدم و چشمامو بستم. که یهو گوشیم زنگ خورد؛دوستم رزالین بود.
جواب شو دادم.
-سلام میسو
+سلام رزی
-کجایی
+خونه. چطور!
-خواستم ببینم میتونی برا شام بیای بریم بیرون؟
+دوتایی؟
-نه..با جونگهو(دوستپسر رزالین)و هوانگ شیا(دوستشون)
+اوکی اگه تونستم بهت خبر میدم.
-باشه..خدافظ
+خدافظ
قطع کردم و چشمامو بستم.
(چند ساعت بعد)
چشامو باز کردم و به ساعت نگاهی انداختم.
ساعت ۴ بعد از ظهر بود!
ولی من که ساعت کوک کرده بودم.
حالا هرچی پاشم کارامو انجام بدم ببینم میتونم برا شام برم یا نه.
بلند شدم و یه آبی به صورتم زدم تا سرحال شم. بعد نشستم و کارهای دانشگاهمو انجام دادم..سعی کردم تا ساعت ۶ تموم کنم تا بتونم به شام هم برسم.(شام ساعت ۷)
بلاخره کارام ساعت ۶ تموم شد.
رفتم یه دوش ۲۰ دقیقه ای گرفتم و...
امیدوارم از این پارت هم خوشتون بیاد..نظراتونو میخونم😚
شرط پارت بعدی:۱۰ لایک..۵کامنت⭕
کپی نه! فوروارد قشنگه🎈
/////////////////////////////////
میسو
ساعت ۱۲ و نیم ظهر بود. دانشگاهم تموم شده بود و تو راه برگشت بودم. هوا خوب بود پس ترجیح دادم پیاده برگردم. از دانشگاه تا خونه تقریبا 1کیلومتر راه بود و از اونجایی که من عاشق پیاده روی ام بدون خستگی راهم رو ادامه میدادم.
رسیدم خونه و لباسامو عوض کردم(*پست بعدی)و کارهای شخصیمو انجام دادم و رفتم تو اتاقم درو بستم رو تختم دراز کشیدم و چشمامو بستم. که یهو گوشیم زنگ خورد؛دوستم رزالین بود.
جواب شو دادم.
-سلام میسو
+سلام رزی
-کجایی
+خونه. چطور!
-خواستم ببینم میتونی برا شام بیای بریم بیرون؟
+دوتایی؟
-نه..با جونگهو(دوستپسر رزالین)و هوانگ شیا(دوستشون)
+اوکی اگه تونستم بهت خبر میدم.
-باشه..خدافظ
+خدافظ
قطع کردم و چشمامو بستم.
(چند ساعت بعد)
چشامو باز کردم و به ساعت نگاهی انداختم.
ساعت ۴ بعد از ظهر بود!
ولی من که ساعت کوک کرده بودم.
حالا هرچی پاشم کارامو انجام بدم ببینم میتونم برا شام برم یا نه.
بلند شدم و یه آبی به صورتم زدم تا سرحال شم. بعد نشستم و کارهای دانشگاهمو انجام دادم..سعی کردم تا ساعت ۶ تموم کنم تا بتونم به شام هم برسم.(شام ساعت ۷)
بلاخره کارام ساعت ۶ تموم شد.
رفتم یه دوش ۲۰ دقیقه ای گرفتم و...
امیدوارم از این پارت هم خوشتون بیاد..نظراتونو میخونم😚
شرط پارت بعدی:۱۰ لایک..۵کامنت⭕
کپی نه! فوروارد قشنگه🎈
۳.۱k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.