پارت۹

ویو ات
لباسمو پوشیدم رفتم بیرون
÷اومدی.. ات مثل پرنسسا شدی
+میدونم خواهر تو هم دیگه
÷خنده
÷بریم
+اهوم
دلم خیلی شور میزد دست بکهیونو گرفتم باهاش از راه پله ها میرفتم پایین چرا حس میکردم همه نگاه ها رو منه الان از خجالت میمیرم هرجا که بکهیون میرفت منم میرفتم دنبالش رفتیم پیش جیهوپ دوستاش وایی رفیقاشم مثل خودش جذابن
بکهیون: ایشون خواهرمه
کوک: سلام
تهیونگ: چه خواهر جذابی داری
شوگا: سلام من شوگام
نامجون: سلام من نامجونم
جین: سلام من هندسام ترین آدم دنیام
جیمین: سلام
ات: سلام منم اتم
ویو جیهوپ
چه خوشگل شده .. چی میگی کجاش خوشگله ولی خیلی کیوته
چندروز بعد
ویو ات
همینجوری داشتم برای خودم تو عمارت قدم میزدم که ی دستیو حس گردم برگشتم ایم اینجا چکار میکنه
پ.ا: ات دخترم لطفا برگرد اسلن اوضاع ملیمون خوب نیس آت اسلن پول نیس که غذا بخوریم یه مرد پولدار ازتو خوشش اومده میگه اکه ازدواج کنی باهاش بهمون پول میده
+چی میگی تو ولم کن دستمو
پ.ا: ولت نمیدم تو دخترمی باید به حرفم گوش کنی
ات: نمیخوام ولم کنن
ویو ات
این مرتیکه داشت منو بازور می‌برد این از کجا پیداش شد اسلن
+کمککک دادشش(جیغ)
پ.ا:ساکت دزد که نیستم
+ولم کن مرتیکه
جیهوپ: اینجا چه خبره ولش کن مرتیکه
پ.ا: دختر خودمه میخوام با خودم ببرمش
جیهوپ : لازم نکرده
& جیهوپ چیشده شما اینجا چکار میکنین
÷اتتت ات خوبی چیزیت نشد
جیهوپ: این مرتیکه میخواد اتو بازور ببره بفروشش
پ.ا: نمی‌فروشمش ازدواج میک..
جیهوپ: خفه میخوای بخاطر پول دخترتو بفروشی پول پرست( با داد)
ویو ات
جیهوپ رفتو کلی پول آورد ریخت رو سرش
جیهوپ: بیا اینم پول گدا اینارو بهت میدم دیگه پاتو تو این عمارت نمیزاری
ات: واستا.. میخوام یه چیزی بهت بگم...