دوست دارم باباp5
دوست دارم باباp5
از زبان ات
دستمو دراز کردم سمتش و گفتم
+خیلی دوست داشتم باتون آشنا شم بلاخره شدم از نزدیک خیلی بهترین
#اوووو کوک انگار بچه درستی انتخواب کردی بدجوری زبون داره
+به انوان ی تعریف میگیرم به خودم
دستشو دراز کرد بهم دست داد رفتیم نشستیم بعد ی عالمه قپ زدنو نوشیدنی خوردن پا شد که بره
#خب من دیگه میرم
+بدرقتون کنم
#نه نه نه بشین تو کوک تو بیا باهام
_باشه
کوک و پدرش رفتم از پنجره بهشون نگاه کردم داشتن حرف میزدن
ویو صحبت کوک و پدرش
#دختر خیلی خوبیه ولی حواست باشه ها میتونه از اینخمهزرنگیش خوب استفاده کنه و خم ترو و هم منو باراک یکسان کنه
_نگران نباش من حواسم بهش هست
#هیمم منو یاد خواهرت میندازه مثل اونه مواظبش باش
_چشم
پایان ویو
کوک اومد تو
_ بابا خوشش اومده ازت
+به تخمم
_ادببببب
+گِمشووو راستی دارم میرم بیرون مزاحم نشو
_الان
+آره
_ اوک ولی زود بیا
+باش
رفتم کیفمو برداشتم و رفتم بیرون رانندم اسرار داشت خودش ببره میدونستم برا چی ولی بازم گفتم اوکی رفتم به باری ک همیشه میرم از ماشین پیاده شدم
+همینجا باش فکر اومدن به داخلم نکن البته تا وقتی من بگم همینجا منتظر باش
○چشم
رفتم داخل دلم برای این بوی الکل عرق سیگارو مواد اینا تنگ شده بود رفتم سر میز کسی ک نوشیدنی هارو حاضر میکنه نشستم
○به ببین کی اینجاس نبودی
+اوفف نگم چیل سرم اومده
○چیا سرت نمیاد آخه بگو تو
+راس میگی
○پس برات یچی اماده میکنم تموم غمات از یاد برن
+جون تنک
یکم گذشته بود ک گنده گوز محله چینیان اومد نشست کنارم باش یه نمی رفیق بودم که گفت
=شنیدن به فرزندی گرفتنت
+خبرا چ زود پخش میشه
=حالا کیه +مطمئنم دوس نداری بدونی
که یهو
از زبان ات
دستمو دراز کردم سمتش و گفتم
+خیلی دوست داشتم باتون آشنا شم بلاخره شدم از نزدیک خیلی بهترین
#اوووو کوک انگار بچه درستی انتخواب کردی بدجوری زبون داره
+به انوان ی تعریف میگیرم به خودم
دستشو دراز کرد بهم دست داد رفتیم نشستیم بعد ی عالمه قپ زدنو نوشیدنی خوردن پا شد که بره
#خب من دیگه میرم
+بدرقتون کنم
#نه نه نه بشین تو کوک تو بیا باهام
_باشه
کوک و پدرش رفتم از پنجره بهشون نگاه کردم داشتن حرف میزدن
ویو صحبت کوک و پدرش
#دختر خیلی خوبیه ولی حواست باشه ها میتونه از اینخمهزرنگیش خوب استفاده کنه و خم ترو و هم منو باراک یکسان کنه
_نگران نباش من حواسم بهش هست
#هیمم منو یاد خواهرت میندازه مثل اونه مواظبش باش
_چشم
پایان ویو
کوک اومد تو
_ بابا خوشش اومده ازت
+به تخمم
_ادببببب
+گِمشووو راستی دارم میرم بیرون مزاحم نشو
_الان
+آره
_ اوک ولی زود بیا
+باش
رفتم کیفمو برداشتم و رفتم بیرون رانندم اسرار داشت خودش ببره میدونستم برا چی ولی بازم گفتم اوکی رفتم به باری ک همیشه میرم از ماشین پیاده شدم
+همینجا باش فکر اومدن به داخلم نکن البته تا وقتی من بگم همینجا منتظر باش
○چشم
رفتم داخل دلم برای این بوی الکل عرق سیگارو مواد اینا تنگ شده بود رفتم سر میز کسی ک نوشیدنی هارو حاضر میکنه نشستم
○به ببین کی اینجاس نبودی
+اوفف نگم چیل سرم اومده
○چیا سرت نمیاد آخه بگو تو
+راس میگی
○پس برات یچی اماده میکنم تموم غمات از یاد برن
+جون تنک
یکم گذشته بود ک گنده گوز محله چینیان اومد نشست کنارم باش یه نمی رفیق بودم که گفت
=شنیدن به فرزندی گرفتنت
+خبرا چ زود پخش میشه
=حالا کیه +مطمئنم دوس نداری بدونی
که یهو
۱۰.۰k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.