🌑🖤شـکـنـجـه عـشـق🖤🌑
#شکنجه_عشق✨🌑
🖤𝑻𝒐𝒓𝒕𝒖𝒓𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒐𝒗𝒆🖤
پارت:14
جونگکوک رفت و منم رفتم تو اتاق و تا به فکر فرار بکشم ولی یهو صدای گلوله اومد واقعا ترسیده بودم که در باز شد با چیزی که دیدم شکه شدم اون تهیونگ بود که دستاش خونی بود
#سلام بیبی بهت گفتم میام پیشت
+تهیونگ هققققق چرا دستات خونیه؟
#نترس چیزی نیست الان بیا بریم رفتیم پره خونه جسد بود چ....ی اون اجوما بود تیر خورده بود
+اجووماااااا هقققق تهیونگ چرا کشتیش؟(گریه)
#هیش ولی اون داشت با یه تفنگ وارد اتاقت میشد
+نه داری دروغ میگی هقق
#بخدا داشت با تفنگ میومد اتاقت که من کشتمش
+تهیونگ هقققق من میترسم بریمم
#بریم گریه نکن چیزی نیست
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم یه عمارت رفتیم تو که پرسیدم
+تهیونگ تو کی هستی؟
#منظورت چیه؟
+اخه ادم کشتی
#اوکی میگم ببین تاحالا اسم ببر وحشی رو شنیدی؟
+معلومه کیه که نشنیده
#خب منم
+چـ..ی؟ امکان نداره
#داره و الان تو تمام زندگیشی
+باش سعی میکنم کنار بیام
#اخی عشقمیییی
محکم گرفتم بغلل
ادامه دارد....
🖤𝑻𝒐𝒓𝒕𝒖𝒓𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒐𝒗𝒆🖤
پارت:14
جونگکوک رفت و منم رفتم تو اتاق و تا به فکر فرار بکشم ولی یهو صدای گلوله اومد واقعا ترسیده بودم که در باز شد با چیزی که دیدم شکه شدم اون تهیونگ بود که دستاش خونی بود
#سلام بیبی بهت گفتم میام پیشت
+تهیونگ هققققق چرا دستات خونیه؟
#نترس چیزی نیست الان بیا بریم رفتیم پره خونه جسد بود چ....ی اون اجوما بود تیر خورده بود
+اجووماااااا هقققق تهیونگ چرا کشتیش؟(گریه)
#هیش ولی اون داشت با یه تفنگ وارد اتاقت میشد
+نه داری دروغ میگی هقق
#بخدا داشت با تفنگ میومد اتاقت که من کشتمش
+تهیونگ هقققق من میترسم بریمم
#بریم گریه نکن چیزی نیست
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم یه عمارت رفتیم تو که پرسیدم
+تهیونگ تو کی هستی؟
#منظورت چیه؟
+اخه ادم کشتی
#اوکی میگم ببین تاحالا اسم ببر وحشی رو شنیدی؟
+معلومه کیه که نشنیده
#خب منم
+چـ..ی؟ امکان نداره
#داره و الان تو تمام زندگیشی
+باش سعی میکنم کنار بیام
#اخی عشقمیییی
محکم گرفتم بغلل
ادامه دارد....
۶.۸k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.