ته ویو:
ته ویو:
زنگ خورد ا.ت رفت بیرون با بورام
صداش زدم:ا.ت ی لحظه بیا
+:اوهوم اومدم بورام الان میاام
دستشو گرفتم کشوندم ی گوشه ک کسی نمیبینتمون
با عصبانیت:من ب تو گفتم انتخاب با خودته تو خودت بگو انتخابت چیه هان؟؟(با داد)
+:تهیونگ بس کن خودمم نمیدونم(با نارحتی)
نشستم رو زمین عین لاکپشتا کلمو کردم تو زانو هام
+:خوب ب کوکم گفتم نمیدونم شما دوتاتون ریختین رو سرم شب نتونستم بخابم اگه میتونستم میگفتم ته ناراحت نباش لطفا(با بغض)
پاشدم نگاش کردم چشام خون بود
ا.ت ویو
نمیدونستم چیکار کنم واقعا اصن هنگیدم
دلم نمیخاست دل تهیونگو بشکنم
دیگه چشام شده بود ابشار
ته ویو
دلم میخاست بغلش کنم نتونستم جلومو بگیرم دیگه کار از کار گذشته بود محکم گرفتم بغلش کردم ا.ت خندش گرفته بود
+:(با گریه)هه..... امروز چند بار بغل شدم؟؟
دو بار با بغل بورام سه بار....... تهیونگ ببین همه بغلم کردن ببین من نمیدونم واقعا نمیدونم واقعا نمیدونم ببین همه ریخت رو سرم ببین من ی دخترم دوتاتون ....نمیدونم
ته ویو اگین
قلبم با اون حرفا تیکه تیکه شد
زنگ خورد ا.ت رفت بیرون با بورام
صداش زدم:ا.ت ی لحظه بیا
+:اوهوم اومدم بورام الان میاام
دستشو گرفتم کشوندم ی گوشه ک کسی نمیبینتمون
با عصبانیت:من ب تو گفتم انتخاب با خودته تو خودت بگو انتخابت چیه هان؟؟(با داد)
+:تهیونگ بس کن خودمم نمیدونم(با نارحتی)
نشستم رو زمین عین لاکپشتا کلمو کردم تو زانو هام
+:خوب ب کوکم گفتم نمیدونم شما دوتاتون ریختین رو سرم شب نتونستم بخابم اگه میتونستم میگفتم ته ناراحت نباش لطفا(با بغض)
پاشدم نگاش کردم چشام خون بود
ا.ت ویو
نمیدونستم چیکار کنم واقعا اصن هنگیدم
دلم نمیخاست دل تهیونگو بشکنم
دیگه چشام شده بود ابشار
ته ویو
دلم میخاست بغلش کنم نتونستم جلومو بگیرم دیگه کار از کار گذشته بود محکم گرفتم بغلش کردم ا.ت خندش گرفته بود
+:(با گریه)هه..... امروز چند بار بغل شدم؟؟
دو بار با بغل بورام سه بار....... تهیونگ ببین همه بغلم کردن ببین من نمیدونم واقعا نمیدونم واقعا نمیدونم ببین همه ریخت رو سرم ببین من ی دخترم دوتاتون ....نمیدونم
ته ویو اگین
قلبم با اون حرفا تیکه تیکه شد
۲.۷k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.