منم ُ یه گالری پر از عکسایی که با هر کدومشون یه خاطره دار

منم _ُ یه گالری پر از عکسایی که با هر کدومشون یه خاطره دارم،
کارم شده هر روز پلی کردن اهنگِ دلِ شب
و زل زدن به عکسا ی گالریم
با خودم میگم روزی که این عکسو گرفتم یادش بخیر، هیچوقت فک نمیکردم همچین اتفاقی برام بیوفته تموم زندگیم قاطی بشه
فک نمیکردم قراره همچین شبایی رو سپری کنم
فک نمیکردم اصلا همچین ادمایی رو اطرافم دارم ادمایی با ظاهر دوست و باطن دشمنِ خونی
چقدر سخته غربت
چقدر سخته زاده اندوه بودن
چقدر سخته قشنگی ها باهات بیگانه باشن
سخته
بی پناهی
ن نایی داری برا ادامه دادن
ن حالی داری برا زندگی
ن پایی داری برا رفتن
همه چیز قفل شده تو هم،،،
میگن درست وسط دردا رشد میکنی بی راه نگفتن
درسته که رنج و غم رو با پهنای وجودت لمس میکنی اما
درد، دلتنگی، غریب بودن، بی کسی، تنهایی، همه باعث میشن خودتو پیدا کنی
باعث میشه انتظاری از دیگران نداشته باشی
باعث میشه درداتو تو خودت بریزی و صدات درنیاد ، چون میدونی گفتن تو دردی رو درمون نمیکنه فقد خودتو بی ارزش میکنی
باعث میشه فریب دوتا قربونت فدات رو نخوری
باعث میشه جایگاهتو بدونی
خلاصه میفهمی تو این دنیا چخبره
کی این تابستونِ لعنتی تموم میشه
کی این شهریور جهنمی تموم میشه...
اره خلاصه...
#فـران_نوشت
#بماندبــه‌یادگـار
بیست/شهریور/چهارصدُدو