فیک بد بوی ⛓پارت اخریییییی
سان شی :میگم که .....(با دیدن ا.ت و جیمین حرفشو کامل نزد)شما دو تا دارین چه گوهی میخورین؟
(ا.ت و جیمین یه کم فاصله گرفتن و جیمین گلوشو صاف کرد)
سان شی :هاااان؟؟؟؟چه گوهی؟؟؟؟(داد)
ا.ت: عههههههههههههه دررررررد داد نزن سان شی حالم خوب نیس.
سان شی:بگذریم اومدم بگم که بریم خرید دسته جمعی ولی حالا که حالت بده نیا .........جیمین تو میای؟
جیمین:نه ا.ت حالش خوب نیست.
ا.ت:جیمین میخوای برو
سان شی:خب پس خونه رو میسپرم به شما(خونه خالی میشه😐#منحرف نباشید #سازمان زد منحرف😐😂)
جیمین:باشه
راوی
سان شی درو نیمه بست و از لای در با چشمش یه سری حرفای منحرفی زد که ا.ت یه متکا پرت کرد بهش که سان شی درو بست و فرار کرد😐😂
ا.ت:عایشششش کثافت منحرف.
جیمین:(پوزخند)
(ا.ت و جیمین اومدن پایین وقتی بچه ها داشتن میرفتن)
یوجین:خب دیگه خونه عم که خالیه
جیمین:اوهوم
یوجین:عاره(چشمک به جیمین)
جیمین:درد پدصگ گمشو از جلو چشام خفه شو
(همه رفتن و خونه خالیه خالی شد 😐😂جادَه خالی کوُچَه خالی خانَه خالی ساقَرُ پَیمانَ خالی😂جانزززززز ناز نفسمممممممممممم😂😂😂)
جیمین:حالت خوبه؟
ا.ت:عای نه یکم سر دردم گرفتم
جیمین:خب بیا بشین
(ا.ت و جیمین نشستن رو کاناپه رو به روی هم)
جیمین:(دستشو گذاشت رو پیشونی ا.ت)تبم که نداری
ا.ت: نه.......جیمینا.....این مریضی نیست این حالم نه بده نه خوب خنثا خنثام اما توی وجودم همه چیز اشفتس یه حرفی ته ته قلبمه که اگه نگم بهم خیلی خیلی فشار میاره یه بار سنگینی روی دوشمه که فقط با گفتن اون کلمات حل میشه و برداشته میشه .
نمیدونم نمیدونم چمه نمیدونم بتونم بگم .
اگه نگم عذاب میکشم اگه نگم........وای نمیدونم.
جیمین:ا....ا.ت ا...اون ح....ح...حرف چ....چیه؟
ا.ت:............
جیمین:بهم بگو تا سبک شی.
ا.ت:.............
جیمین:(بوسه ی سطحی روی لب ا.ت گذاشت )حالا بهم بگو اون حسو
ا.ت:(شکه)
ا.ت ویو
ا...ا.....ا.....اون م...منو ب......بوسید وقتشه من دست بکار بشم منم نفسم رو بیرون دادم
شجاعتمو جمع کردم و بوسه ای روی لب جیمین کاشتم(بی اینو بخور😐تیکه کلام جدیدم😂😂)و بهش گفتم.
ا.ت: جیمینا دوست دارم
جیمین:منم دوست دارم.
جیمین ویو.
بعد اون حرفش قلبم براش ایستاد و شروع کردم به بوسیدنش که یهو
سان شی:اهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان پدرصگای بی پدر مارو فرستادید دنبال نخود سیا خراباااااااااااااااا چه گوهی الان داشتید میخوردید هااااااا کثافتااااااااااااا
جیمین:جانم؟؟؟ما خرابیم؟؟؟دیشب صدای .....اَه ولش کن نمیخوام حرف بزنم.
یوجین:مبارکههههههههههههههههههههههه داداشم(میخواد بحثو عوض کنه).
(همه رو به یوجین):تو خفه
یوجین:اصن همتون دیوثین
همه:(خنده)
پایان.......❤️😐
زیبا بود .بعله در جریانم زیبا بود .فیک بعدی زیبا تر بعدی زیبا تر تر بعدی زیبا تر تر تر بعدی زیبا تر تر تر تر بعدی.............
زندگی شمام به زیبایی فیک های بعدی😁😐❤️
لایک؟
کامنت؟
هعبببببببببب دوباره باید بشینم عر بزنم🥲🙂🫂
(ا.ت و جیمین یه کم فاصله گرفتن و جیمین گلوشو صاف کرد)
سان شی :هاااان؟؟؟؟چه گوهی؟؟؟؟(داد)
ا.ت: عههههههههههههه دررررررد داد نزن سان شی حالم خوب نیس.
سان شی:بگذریم اومدم بگم که بریم خرید دسته جمعی ولی حالا که حالت بده نیا .........جیمین تو میای؟
جیمین:نه ا.ت حالش خوب نیست.
ا.ت:جیمین میخوای برو
سان شی:خب پس خونه رو میسپرم به شما(خونه خالی میشه😐#منحرف نباشید #سازمان زد منحرف😐😂)
جیمین:باشه
راوی
سان شی درو نیمه بست و از لای در با چشمش یه سری حرفای منحرفی زد که ا.ت یه متکا پرت کرد بهش که سان شی درو بست و فرار کرد😐😂
ا.ت:عایشششش کثافت منحرف.
جیمین:(پوزخند)
(ا.ت و جیمین اومدن پایین وقتی بچه ها داشتن میرفتن)
یوجین:خب دیگه خونه عم که خالیه
جیمین:اوهوم
یوجین:عاره(چشمک به جیمین)
جیمین:درد پدصگ گمشو از جلو چشام خفه شو
(همه رفتن و خونه خالیه خالی شد 😐😂جادَه خالی کوُچَه خالی خانَه خالی ساقَرُ پَیمانَ خالی😂جانزززززز ناز نفسمممممممممممم😂😂😂)
جیمین:حالت خوبه؟
ا.ت:عای نه یکم سر دردم گرفتم
جیمین:خب بیا بشین
(ا.ت و جیمین نشستن رو کاناپه رو به روی هم)
جیمین:(دستشو گذاشت رو پیشونی ا.ت)تبم که نداری
ا.ت: نه.......جیمینا.....این مریضی نیست این حالم نه بده نه خوب خنثا خنثام اما توی وجودم همه چیز اشفتس یه حرفی ته ته قلبمه که اگه نگم بهم خیلی خیلی فشار میاره یه بار سنگینی روی دوشمه که فقط با گفتن اون کلمات حل میشه و برداشته میشه .
نمیدونم نمیدونم چمه نمیدونم بتونم بگم .
اگه نگم عذاب میکشم اگه نگم........وای نمیدونم.
جیمین:ا....ا.ت ا...اون ح....ح...حرف چ....چیه؟
ا.ت:............
جیمین:بهم بگو تا سبک شی.
ا.ت:.............
جیمین:(بوسه ی سطحی روی لب ا.ت گذاشت )حالا بهم بگو اون حسو
ا.ت:(شکه)
ا.ت ویو
ا...ا.....ا.....اون م...منو ب......بوسید وقتشه من دست بکار بشم منم نفسم رو بیرون دادم
شجاعتمو جمع کردم و بوسه ای روی لب جیمین کاشتم(بی اینو بخور😐تیکه کلام جدیدم😂😂)و بهش گفتم.
ا.ت: جیمینا دوست دارم
جیمین:منم دوست دارم.
جیمین ویو.
بعد اون حرفش قلبم براش ایستاد و شروع کردم به بوسیدنش که یهو
سان شی:اهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان پدرصگای بی پدر مارو فرستادید دنبال نخود سیا خراباااااااااااااااا چه گوهی الان داشتید میخوردید هااااااا کثافتااااااااااااا
جیمین:جانم؟؟؟ما خرابیم؟؟؟دیشب صدای .....اَه ولش کن نمیخوام حرف بزنم.
یوجین:مبارکههههههههههههههههههههههه داداشم(میخواد بحثو عوض کنه).
(همه رو به یوجین):تو خفه
یوجین:اصن همتون دیوثین
همه:(خنده)
پایان.......❤️😐
زیبا بود .بعله در جریانم زیبا بود .فیک بعدی زیبا تر بعدی زیبا تر تر بعدی زیبا تر تر تر بعدی زیبا تر تر تر تر بعدی.............
زندگی شمام به زیبایی فیک های بعدی😁😐❤️
لایک؟
کامنت؟
هعبببببببببب دوباره باید بشینم عر بزنم🥲🙂🫂
۲۹.۸k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.