تحجرگرا و «چماق تکفیر»
تحجرگرا و «چماق تکفیر»
روحانیون #متحجر و سیاست گریز با ویژگی هایی مانند مخالفت با نوگرایی و مبارزه سیاسی و گرایش به راحت طلبی فردی و اجتماعی شناخته می شوند. آنها در دوران قبل از انقلاب دارای قدرت و نفوذ بودند. اما وقتی از دوران سخت مبارزه یاد می کنند، می فرمایند در دوران مبارزه ما دو مشکل داشتیم، یک مشکل مبارزه با شاه و کسانیکه رو در روی ما می ایستادند و ما را زندان و تبعید می کردند و مشکل دوم، روحانیون متحجری بودند که در مقابل نهضت و حرکت انقلاب صف آرایی می کردند.
روحانیون متحجر با هر گونه نوآوری و نوگرایی مخالف بودند و آن را بدعت و حرام می دانستند. برخی از آنها حتی با مظاهر تمدن و پیشرفت هم مخالف بودند و تلاش می کردند هر چیز نو و جدیدی را نفی و طرد نمایند. آنها نه تنها راه را برای رشد و نمو افکار و اندیشه های نو نمی گشودند، بلکه بحث و گفتگو با سایر افراد و گروه ها را نیز نمی پذیرفتند و لذا هرگز کمکی به بررسی صحت یا عدم صحت حرکت دیگران نمی کردند. آنها هر ندای مخالفی را با «چماق تکفیر» در نطفه خفه می کردند.
اما در یکی از بیانات خود از یک خاطره تلخ یاد می کنند به این مضمون که وقتی فرزندشان از کوزه ای آب می خورد، این دسته از روحانیون آن را آب می کشیدند. زیرا ایشان فلسفه می گفتند و فلسفه در تفکر چنین گروهی یک امر غیر مطلوبی بود. گویا به عقیده این گروه امام با تدریس فلسفه از مدار توحید خارج شده بود.
👉mafaz.ir/?p=47513
🆔@mafaz_news
روحانیون #متحجر و سیاست گریز با ویژگی هایی مانند مخالفت با نوگرایی و مبارزه سیاسی و گرایش به راحت طلبی فردی و اجتماعی شناخته می شوند. آنها در دوران قبل از انقلاب دارای قدرت و نفوذ بودند. اما وقتی از دوران سخت مبارزه یاد می کنند، می فرمایند در دوران مبارزه ما دو مشکل داشتیم، یک مشکل مبارزه با شاه و کسانیکه رو در روی ما می ایستادند و ما را زندان و تبعید می کردند و مشکل دوم، روحانیون متحجری بودند که در مقابل نهضت و حرکت انقلاب صف آرایی می کردند.
روحانیون متحجر با هر گونه نوآوری و نوگرایی مخالف بودند و آن را بدعت و حرام می دانستند. برخی از آنها حتی با مظاهر تمدن و پیشرفت هم مخالف بودند و تلاش می کردند هر چیز نو و جدیدی را نفی و طرد نمایند. آنها نه تنها راه را برای رشد و نمو افکار و اندیشه های نو نمی گشودند، بلکه بحث و گفتگو با سایر افراد و گروه ها را نیز نمی پذیرفتند و لذا هرگز کمکی به بررسی صحت یا عدم صحت حرکت دیگران نمی کردند. آنها هر ندای مخالفی را با «چماق تکفیر» در نطفه خفه می کردند.
اما در یکی از بیانات خود از یک خاطره تلخ یاد می کنند به این مضمون که وقتی فرزندشان از کوزه ای آب می خورد، این دسته از روحانیون آن را آب می کشیدند. زیرا ایشان فلسفه می گفتند و فلسفه در تفکر چنین گروهی یک امر غیر مطلوبی بود. گویا به عقیده این گروه امام با تدریس فلسفه از مدار توحید خارج شده بود.
👉mafaz.ir/?p=47513
🆔@mafaz_news
۸۶۵
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.