شعر و شاعری
كلاغ و زاغ
كلاغي خسته ام از بس زدم بالي به پروازي
نمي¬دانم چرا با من تو بيش از اين نمي سازي
ندارم پاسخي بر تو، منم زين زندگي سيرم
از اين سرما، از اين اندوه، از اين دل بستگي سيرم
نداري يا نمي خواهي جوابي بر منِ تنها
ببين و خوب تماشا كن منِ رسواي دنيا را
تو رسوايي و من نالان، تو غمگيني و من حيران
جوابت را نمي¬دانم، چه گويم بر تو اي گريان؟
#شعر #شعر_سپید #شعر_معاصر_جهان #شعر_موج_نو #شعر_نو #شعر_ناب #شعر_چامک #شعر_عاشقانه #شعر_بخوانید #شعر_کوتاه #غزل #شاعر #شاعری #شاعران #شاعرانه #شاعری_که_اشک_هایش_را_فروخت #مهر #مهرداد_شائقی_مِهر #مهرداد_شائقی #حسین_منزوی #مرگ_آلاله #خلوت_سرا
كلاغي خسته ام از بس زدم بالي به پروازي
نمي¬دانم چرا با من تو بيش از اين نمي سازي
ندارم پاسخي بر تو، منم زين زندگي سيرم
از اين سرما، از اين اندوه، از اين دل بستگي سيرم
نداري يا نمي خواهي جوابي بر منِ تنها
ببين و خوب تماشا كن منِ رسواي دنيا را
تو رسوايي و من نالان، تو غمگيني و من حيران
جوابت را نمي¬دانم، چه گويم بر تو اي گريان؟
#شعر #شعر_سپید #شعر_معاصر_جهان #شعر_موج_نو #شعر_نو #شعر_ناب #شعر_چامک #شعر_عاشقانه #شعر_بخوانید #شعر_کوتاه #غزل #شاعر #شاعری #شاعران #شاعرانه #شاعری_که_اشک_هایش_را_فروخت #مهر #مهرداد_شائقی_مِهر #مهرداد_شائقی #حسین_منزوی #مرگ_آلاله #خلوت_سرا
۵۲۵
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.