لبخند میزنم تا کس نداند رازِ من
لبخند میزنم تا کس نداند رازِ من
ورنه میدانستم که عشق خندیدن نداشت.
اصلاً نمیدانم کجام
آمدنم بهره چه بود؟
تکه چوبی در زمین
که خبر میدهد از سر درون.
شیشهها،حجره حجره در سبد
که پرنده لانه دارد در قفس.
باد می آید از این طرف
اشک ها در صورتم جاری شده
اما تو باور نکن.
روی آینهی پُر غبارِ زندگی
می نویسم،آمدم،دیدم،اما اخباری نبود.
گوش کن با لبی بسته می گویم
آن کلاغ آمد،حرفی زد و من را ربود.
اولین آفتاب را،دیدم
زیباست نه؟
حال به آمدنت فکر کن...
#برج_کفتر #برج_کبوتر #برجکبوتر #خوانسار_اصفهان #خوانسار #اصفهان #ایران_گردی
#mahmatravel
ورنه میدانستم که عشق خندیدن نداشت.
اصلاً نمیدانم کجام
آمدنم بهره چه بود؟
تکه چوبی در زمین
که خبر میدهد از سر درون.
شیشهها،حجره حجره در سبد
که پرنده لانه دارد در قفس.
باد می آید از این طرف
اشک ها در صورتم جاری شده
اما تو باور نکن.
روی آینهی پُر غبارِ زندگی
می نویسم،آمدم،دیدم،اما اخباری نبود.
گوش کن با لبی بسته می گویم
آن کلاغ آمد،حرفی زد و من را ربود.
اولین آفتاب را،دیدم
زیباست نه؟
حال به آمدنت فکر کن...
#برج_کفتر #برج_کبوتر #برجکبوتر #خوانسار_اصفهان #خوانسار #اصفهان #ایران_گردی
#mahmatravel
۲.۸k
۱۹ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.