رمان
#رمان
#عاشقانه
-رمانحوریهیسید
#پارت_هفتادودوم
بابچه ها که برگشت
بدنمیخکردهبود
هواسردنبودولیمنمیلرزیدموسردمشدهبود
بهمحمدچیزینگفتمولیفهمید
شال سیدیش رو از رو شونهشبرداشت
وانداختگردنم
یهنگاهیبهشکردموگفتم
منکهسیدنیستم
برشدار،درستنیست
اینمخصوصبچههایحضرتزهراست..
-توهمعروسحضرتزهرایی(:
لبخندموتویشالقایمکردم
سوارماشینشدیم
گوشیروداددستم
زنگبزنبهآقایمقدم
وگوشیروبزاررویبلندگو🙂
خوشممیومدازاینکهمقرراتیبود
قانونروچشمشبودنهزیرپاش
میگفتاینقوانینکشورِامامزمانه(:🌸
ندیدهبودمتاحالادرحالرانندگی
گوشیدستشبگیره!
وقتیدیدمدارهآدرسبهترینآزمایشگاههای
قمرومیگیرهخندمگرفت
قطعکهکردم،گفتم
حالاچهفرقیمیکرد😅
-عزیزممممبایدبچهسیدیهجایخوب
تشخیصدادهبشه😌😂
نمیتونمعروسحضرتزهرارو
بههرکسیبسپارم😂
-ازدستتومحمد
روحا روازروپامجابجاکردم
وصورتشوبرگردوندم
سمتم،چطوریعشقمامان
عسل مامان؟☺️🌸
دستایِکوچولویِمشتکردشو
زدمبهصورتش
صدایخندههاشبلندشد
-محمددادزد:فدااااات😂
جانمممم،ماماناذیتتمیکنه؟😂
-عههمنوپیشبچمخرابنکن😐😂
اینخندههایعنیمناذیتشمیکنم؟🙄😂
-والامعلومنیستچیکارشمیکنی
ایندردشمیگیره
نمیدونهچطوریبروزبده
اینطوریمیخنده😂
-استادفلسفهومنطقحوزه
استدلالشهمینه؟😐😂
-بلهمتاسفانه😌😂
ازماشینکهپیادهشدیم
محمد روحا رو گرفت دستش..
بهریحانهودوقلوهاسفارشکردیم
توماشینبموننوکارخطرناکینکنن!
محمدسرشونزدیکگوشمنخمکردوگفت
کاشبازمدوقلوباشن😁😌
-واینههه😢
-آرههه😂
-اعوذباللهمِنشَرآرزوهایِالرجُلان😐
-😉😂
جوابآزمایشکهاومد
بارداریمثبتبود..
یهنگاهبهمحمدانداختموگفتم
وامارسمهمیشگی
هرباردارییهزیارتمشهد😌😂
-بلههههه،پابوسامامرضاهممیریم
تاحالتخوبهباید
خونهروبچینیموبریممشهد😁
#بهقلم_هانیهباوی🌾🌸
⭕️#کپیباذکرمنبعونویسندهمجازمیباشد
#عاشقانه
-رمانحوریهیسید
#پارت_هفتادودوم
بابچه ها که برگشت
بدنمیخکردهبود
هواسردنبودولیمنمیلرزیدموسردمشدهبود
بهمحمدچیزینگفتمولیفهمید
شال سیدیش رو از رو شونهشبرداشت
وانداختگردنم
یهنگاهیبهشکردموگفتم
منکهسیدنیستم
برشدار،درستنیست
اینمخصوصبچههایحضرتزهراست..
-توهمعروسحضرتزهرایی(:
لبخندموتویشالقایمکردم
سوارماشینشدیم
گوشیروداددستم
زنگبزنبهآقایمقدم
وگوشیروبزاررویبلندگو🙂
خوشممیومدازاینکهمقرراتیبود
قانونروچشمشبودنهزیرپاش
میگفتاینقوانینکشورِامامزمانه(:🌸
ندیدهبودمتاحالادرحالرانندگی
گوشیدستشبگیره!
وقتیدیدمدارهآدرسبهترینآزمایشگاههای
قمرومیگیرهخندمگرفت
قطعکهکردم،گفتم
حالاچهفرقیمیکرد😅
-عزیزممممبایدبچهسیدیهجایخوب
تشخیصدادهبشه😌😂
نمیتونمعروسحضرتزهرارو
بههرکسیبسپارم😂
-ازدستتومحمد
روحا روازروپامجابجاکردم
وصورتشوبرگردوندم
سمتم،چطوریعشقمامان
عسل مامان؟☺️🌸
دستایِکوچولویِمشتکردشو
زدمبهصورتش
صدایخندههاشبلندشد
-محمددادزد:فدااااات😂
جانمممم،ماماناذیتتمیکنه؟😂
-عههمنوپیشبچمخرابنکن😐😂
اینخندههایعنیمناذیتشمیکنم؟🙄😂
-والامعلومنیستچیکارشمیکنی
ایندردشمیگیره
نمیدونهچطوریبروزبده
اینطوریمیخنده😂
-استادفلسفهومنطقحوزه
استدلالشهمینه؟😐😂
-بلهمتاسفانه😌😂
ازماشینکهپیادهشدیم
محمد روحا رو گرفت دستش..
بهریحانهودوقلوهاسفارشکردیم
توماشینبموننوکارخطرناکینکنن!
محمدسرشونزدیکگوشمنخمکردوگفت
کاشبازمدوقلوباشن😁😌
-واینههه😢
-آرههه😂
-اعوذباللهمِنشَرآرزوهایِالرجُلان😐
-😉😂
جوابآزمایشکهاومد
بارداریمثبتبود..
یهنگاهبهمحمدانداختموگفتم
وامارسمهمیشگی
هرباردارییهزیارتمشهد😌😂
-بلههههه،پابوسامامرضاهممیریم
تاحالتخوبهباید
خونهروبچینیموبریممشهد😁
#بهقلم_هانیهباوی🌾🌸
⭕️#کپیباذکرمنبعونویسندهمجازمیباشد
۲.۵k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.