میراث ابدی۲ 💜پــارت۱۲💜 کپ👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون مرده داشت بوگومو نگاه میکرد..........
مرد: اسمشون چیه؟
شوگا: بوگوم و جانگکوک
ژنرال: پسرا. ایشون وزیر اعظم جناب پارک جیمین هستن. و ایشون رئیس عدلیه جناب سان جیهوپ و ایشون هم شاهزاده تهیونگ هستن.
ــ باعث افتخارمونه.
چشم به پادشاه خورد. عجیبه. چهرش شاد بود ولی میتونستم بفهمم از تو داغونه. یعنی مامانمو دوس داشت. اصلا من میتونم اینو پدرم خطاب کنم؟.........
جناب جیهوپ: شوگا بهتره پسرا پیش تو آموزش ببینن پدرت پیر شده دیگه.
حس شیطنت. خنده دار بود..........
ژنرال: نه که خودت پانزده سالته.
جیمین: جیهووووپ
جناب جیهوپ: باشه بابا.
شوگا: با اجازه ما از حضورتون مرخص میشیم.
پادشاه: باشه میتونید برید.
بلند شدیم رفتیم دو ساعتی شوگا درمورد قوانین قصر بهمون گفت بعد رفتیم از دور ملکه و ولیعهد و جناح چپو دیدیدم. به گفته شوگا هنوز جناح چپ از محافظین شخصی خبر ندارن. وگرنه مخالفت میکردن. چون قوانینش بر علیه اونا هس. کارمونو از شب شروع میکردیم.
(سه ماه بعد)
مثل همیشه شیفت بودیم. جناب تهیونگ و جیمینو جیهوپو بنگ چان داخل بودن. یهویی نمیدونم چطور شده که پادشاه اونا را احضار کرده. تو این مدت جناح چپ خیلی سعی کردن ما رو به طرف خودشون بکشن ولی نتونستن. یباری جلوی ملکه ایستادیم خیلی کیف میده جلوی ملکه بایستی و اون پیشت هیچ قدرتی نداشته باشه..........
بوگوم: میگم؟
ــ هومممم؟
بوگوم: دارم از کنجکاوی میمیرم.
ــ خب؟
بوگوم: خب که خب منظورم اینه که بیا بریم داخل.
ــ عقلتو از دست دادی؟
بوگوم: آره. من رفتم خواستی بیا.
بوگوم رفت داخل. از دست این پسره. این برعکس پدرش فقط از قیافه به پدرش رفته. اصلا عقل نداره. به اجبار منم رفتم داخل....
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی #میراث_ابدی۲ #bts
اون مرده داشت بوگومو نگاه میکرد..........
مرد: اسمشون چیه؟
شوگا: بوگوم و جانگکوک
ژنرال: پسرا. ایشون وزیر اعظم جناب پارک جیمین هستن. و ایشون رئیس عدلیه جناب سان جیهوپ و ایشون هم شاهزاده تهیونگ هستن.
ــ باعث افتخارمونه.
چشم به پادشاه خورد. عجیبه. چهرش شاد بود ولی میتونستم بفهمم از تو داغونه. یعنی مامانمو دوس داشت. اصلا من میتونم اینو پدرم خطاب کنم؟.........
جناب جیهوپ: شوگا بهتره پسرا پیش تو آموزش ببینن پدرت پیر شده دیگه.
حس شیطنت. خنده دار بود..........
ژنرال: نه که خودت پانزده سالته.
جیمین: جیهووووپ
جناب جیهوپ: باشه بابا.
شوگا: با اجازه ما از حضورتون مرخص میشیم.
پادشاه: باشه میتونید برید.
بلند شدیم رفتیم دو ساعتی شوگا درمورد قوانین قصر بهمون گفت بعد رفتیم از دور ملکه و ولیعهد و جناح چپو دیدیدم. به گفته شوگا هنوز جناح چپ از محافظین شخصی خبر ندارن. وگرنه مخالفت میکردن. چون قوانینش بر علیه اونا هس. کارمونو از شب شروع میکردیم.
(سه ماه بعد)
مثل همیشه شیفت بودیم. جناب تهیونگ و جیمینو جیهوپو بنگ چان داخل بودن. یهویی نمیدونم چطور شده که پادشاه اونا را احضار کرده. تو این مدت جناح چپ خیلی سعی کردن ما رو به طرف خودشون بکشن ولی نتونستن. یباری جلوی ملکه ایستادیم خیلی کیف میده جلوی ملکه بایستی و اون پیشت هیچ قدرتی نداشته باشه..........
بوگوم: میگم؟
ــ هومممم؟
بوگوم: دارم از کنجکاوی میمیرم.
ــ خب؟
بوگوم: خب که خب منظورم اینه که بیا بریم داخل.
ــ عقلتو از دست دادی؟
بوگوم: آره. من رفتم خواستی بیا.
بوگوم رفت داخل. از دست این پسره. این برعکس پدرش فقط از قیافه به پدرش رفته. اصلا عقل نداره. به اجبار منم رفتم داخل....
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی #میراث_ابدی۲ #bts
۹.۲k
۰۷ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.