دیروز تو اتوبوس پشت سر راننده یک پیرزن نشسته بود
دیروز تو اتوبوس پشت سر راننده یک پیرزن نشسته بود
و هر چند دیقه به راننده میگفت :
ننه مغز بادام میخوری
و راننده جواب میداد بله و میگرفت و میخورد
وبعد از چند دفعه گرفتن مغز بادام
و خوردن
یکدفعه پرسید ننه جون این بادامها رو از کجا میاری
و چطوری مغز میکنی و...
پیرزن جواب میده :
ننه اینا مغز شکلات هستند
و من کاکاوهاشو میک میزنم
و چون دندون ندارم مغزه بادومهاشو میدم به تو
.
.
.
.
هیچی دیگه من داشتم صندلی ها رو دونه به دونه گاز میزدم
و هر چند دیقه به راننده میگفت :
ننه مغز بادام میخوری
و راننده جواب میداد بله و میگرفت و میخورد
وبعد از چند دفعه گرفتن مغز بادام
و خوردن
یکدفعه پرسید ننه جون این بادامها رو از کجا میاری
و چطوری مغز میکنی و...
پیرزن جواب میده :
ننه اینا مغز شکلات هستند
و من کاکاوهاشو میک میزنم
و چون دندون ندارم مغزه بادومهاشو میدم به تو
.
.
.
.
هیچی دیگه من داشتم صندلی ها رو دونه به دونه گاز میزدم
۲.۰k
۳۰ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.