من آن شولای بارانم
من آن شولای بارانم
همان باد گریزانم
شدم عریان تر از پاییز
بیا با خود بپوشانم
بیا آتش بزن دل را
از این تن ها گریزانم
رهایم کن مرا از خود
بر این ظلمت بتابانم
مثل موی پریشانت
به هر سوئی پریشانم
بیا شادم کن از این غم
که پنهانی ، پریشانم............... #شهزاد
همان باد گریزانم
شدم عریان تر از پاییز
بیا با خود بپوشانم
بیا آتش بزن دل را
از این تن ها گریزانم
رهایم کن مرا از خود
بر این ظلمت بتابانم
مثل موی پریشانت
به هر سوئی پریشانم
بیا شادم کن از این غم
که پنهانی ، پریشانم............... #شهزاد
۴.۰k
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.