ادامه پارت ده (قسمت اول)
#ادامه_پارت_ده (قسمت اول)
-ادوین مهمون دعوت میکنی بعد درو باز نمیکنی؟؟
با تعجب نگاهی به ساعت کردم.نه بود!!خودمو جمع و جور کردمو گفتم:
-درو باز میکنم بیاید تو!
و گوشی رو قطع کردمو بلند شدم درو باز کردم.و بعد ساکمو برداشتمو به طبقه بالا رفتم.وارد اتاقم شدمو ساک رو پرت کردم رو تخت.جلوی ایینه وایسادمو موهامو شونه زدم.لباسامو با یه پیرهن تنگ سفید و شلوار جین مشکی عوض کردم.عطرمو زدمو از اتاق خارج شدم.به طبقه پایین رفتم.صدای خنده های عشوه ای دخترا میومد.با وارد شدنم به طبقه پایین،همه ساکت شدنو دخترا خیره بودن بهم.با اخم و غرور،به سمت پیتر رفتم که به سمتم اومدو باهم دست دادیم:
-سلام رفیق!!
و رو به جمع گفت:
-رفیقم ادوین!!
همه اومدن باهام دست دادنو اشنا شدن.اخرین نفر دختری بود با موهای بلند بلوند و پوست برنزه!!چشمای کشیده ی آبی و ابروهای هشتی شده ی هاشور خورده.لب هایی که بی شک روشون ژل زده بود و رژ لب رنگ لب!!باهام دست داد که پیتر گفت:
-ایشونم گیلدا هستن!!دختری که برای شما ردیف کردم!!
و چشمکی بهم زد.ولی من خونسرد به چهره ی دختر خیره شدم.لبخند لوندی بهم زدو کنارم ایستاد.و پیتر فلشی از جیبش دراوردو به سمت اسپیکر رفت.فلش رو زد به اسپیکر رو روشنش کرد که صدای بلند اهنگ آروم رقص تانگو بلند شد.سه تا زوج رفتن وسط.ولی من مغرور یه گوشه همراه گیلدا وایساده بودم.گیلدا برگشت سمتمو بهم خیره شد:
-نمیریم برقصیم؟؟
نگاهی به چهرش کردم.درواقع هیچ حسی نسبت بهش نداشتم.سعی میکردم جلوی دیوونه شدنمو بگیرم.باید با دخترا راه بیام.مخصوصا که یه دختر شرقی لوس تره!!سری تکون دادمو باهم رفتیم وسط.دستاشو دور گردنم حلقه کردو منم دستامو دور کمر باریکش حلقه کردم.خودشو بهم چسبونده بود و سعی میکرد تحریکم کنه ولی من واقعا هیچ حسی نداشتم.انگوشتای دستشو گرفتمو چرخوندمشو ایندفعه پشت به من چسبید بهم.سعی میکرد با مالوندن خودش به من،تحریکم کنه.پوزخندی به این همه جسارتش زدم.بعداز یک دور رقص،پیتر شیشه بزرگ ویسکی رو برداشت وگفت:
-کی میخواااد؟؟
همه با خنده گفتن:
-مـــن!!
و واسه همه ریخت.سریع همشو سر کشیدم.گیلدا خنده ی عشوه ای کردو سر کشید.بدنم تو حرارت بود.همش فکرم پیش یه دختر چشم خاکستری بود.لعنتی چرا همش تو ذهنمه؟؟من که بیشتر از دوروز نبود دیده بودمش؟؟با یه تصمیم آنی،دست گیلدا رو گرفتمو بلندش کردم.همه با تعجب بهم خیره بودن که گفتم:
-ادوین مهمون دعوت میکنی بعد درو باز نمیکنی؟؟
با تعجب نگاهی به ساعت کردم.نه بود!!خودمو جمع و جور کردمو گفتم:
-درو باز میکنم بیاید تو!
و گوشی رو قطع کردمو بلند شدم درو باز کردم.و بعد ساکمو برداشتمو به طبقه بالا رفتم.وارد اتاقم شدمو ساک رو پرت کردم رو تخت.جلوی ایینه وایسادمو موهامو شونه زدم.لباسامو با یه پیرهن تنگ سفید و شلوار جین مشکی عوض کردم.عطرمو زدمو از اتاق خارج شدم.به طبقه پایین رفتم.صدای خنده های عشوه ای دخترا میومد.با وارد شدنم به طبقه پایین،همه ساکت شدنو دخترا خیره بودن بهم.با اخم و غرور،به سمت پیتر رفتم که به سمتم اومدو باهم دست دادیم:
-سلام رفیق!!
و رو به جمع گفت:
-رفیقم ادوین!!
همه اومدن باهام دست دادنو اشنا شدن.اخرین نفر دختری بود با موهای بلند بلوند و پوست برنزه!!چشمای کشیده ی آبی و ابروهای هشتی شده ی هاشور خورده.لب هایی که بی شک روشون ژل زده بود و رژ لب رنگ لب!!باهام دست داد که پیتر گفت:
-ایشونم گیلدا هستن!!دختری که برای شما ردیف کردم!!
و چشمکی بهم زد.ولی من خونسرد به چهره ی دختر خیره شدم.لبخند لوندی بهم زدو کنارم ایستاد.و پیتر فلشی از جیبش دراوردو به سمت اسپیکر رفت.فلش رو زد به اسپیکر رو روشنش کرد که صدای بلند اهنگ آروم رقص تانگو بلند شد.سه تا زوج رفتن وسط.ولی من مغرور یه گوشه همراه گیلدا وایساده بودم.گیلدا برگشت سمتمو بهم خیره شد:
-نمیریم برقصیم؟؟
نگاهی به چهرش کردم.درواقع هیچ حسی نسبت بهش نداشتم.سعی میکردم جلوی دیوونه شدنمو بگیرم.باید با دخترا راه بیام.مخصوصا که یه دختر شرقی لوس تره!!سری تکون دادمو باهم رفتیم وسط.دستاشو دور گردنم حلقه کردو منم دستامو دور کمر باریکش حلقه کردم.خودشو بهم چسبونده بود و سعی میکرد تحریکم کنه ولی من واقعا هیچ حسی نداشتم.انگوشتای دستشو گرفتمو چرخوندمشو ایندفعه پشت به من چسبید بهم.سعی میکرد با مالوندن خودش به من،تحریکم کنه.پوزخندی به این همه جسارتش زدم.بعداز یک دور رقص،پیتر شیشه بزرگ ویسکی رو برداشت وگفت:
-کی میخواااد؟؟
همه با خنده گفتن:
-مـــن!!
و واسه همه ریخت.سریع همشو سر کشیدم.گیلدا خنده ی عشوه ای کردو سر کشید.بدنم تو حرارت بود.همش فکرم پیش یه دختر چشم خاکستری بود.لعنتی چرا همش تو ذهنمه؟؟من که بیشتر از دوروز نبود دیده بودمش؟؟با یه تصمیم آنی،دست گیلدا رو گرفتمو بلندش کردم.همه با تعجب بهم خیره بودن که گفتم:
۸.۸k
۱۸ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.