یک شب هوای گریه
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است
فوج اثیری درناها در باران
شعری مهاجر است که میگذرد
و آن صدای زمزمهوار
که لحظه لحظه
به من نزدیک میشود
آهنگ بال بال شعرم
شعرم هوای نشستن دارد
شب را تا صبح
مهمان کوچههای بارانی خواهم بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران خواهم شست
آن گاه شعر تازهام را
ـ که شعر شعرهایم خواهد بود ـ
با دستهای شاعرانهی تو
بر دفتری که خالی است
خواهم نوشت
ای نام تو تغزل دیرینم
در باران
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است
#حسین_منزوی
@dastkhatcafe
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است
فوج اثیری درناها در باران
شعری مهاجر است که میگذرد
و آن صدای زمزمهوار
که لحظه لحظه
به من نزدیک میشود
آهنگ بال بال شعرم
شعرم هوای نشستن دارد
شب را تا صبح
مهمان کوچههای بارانی خواهم بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران خواهم شست
آن گاه شعر تازهام را
ـ که شعر شعرهایم خواهد بود ـ
با دستهای شاعرانهی تو
بر دفتری که خالی است
خواهم نوشت
ای نام تو تغزل دیرینم
در باران
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است
#حسین_منزوی
@dastkhatcafe
۴.۶k
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.