ساتراپ :
ساتراپ :
ساتراپ شکل یونانیشده واژه خشتر پاون (به معنای نگهبان قلمرو) می باشد.
نظام حکومتی هخامنشی از دوره داریوش اول به بعد منظم شد. در این دوره سرزمین های هخامنشی به ساتراپی ها تقسیم شدند و هر ساتراپی (استان) یک ساتراپ داشت (استاندار) که مسئولیت اداره آن محل بر عهده او بود و او مرتبا با شاه در تماس بود....
کورش بزرگ با غلبه بر ماد، لیدیه و بابل، شاهنشاهی هخامنشی را تاسیس کرد. جانشینان وی، مخصوصا کمبوجیه و بعد داریوش توانستند آن را از شرق تا رود سِند و در غرب تا مدیترانه و رود نیل گسترش دهند. برای اداره بهتر این شاهنشاهی داریوش کشور را به ساتراپی های متعدد (ایالات متعدد) تقسیم کرد که این تقسیمات درکتیبه داریوش در بیستون منعکس شده است. ساتراپ به فرماندار یا استاندار یکی از بخشهای شاهنشاهی هخامنشی گفته می شد.
ساتراپ های هخامنشی از قدرت قابل توجهی برخوردار بودند.آنها صاحب زمین های استان خود بودند و آنجا را اداره می کردند. انها به عنوان قاضی در منطقه خدمت می کردند، مشاجرات را حل و فصل می کردند و حکم مجازات برای جرایم مختلف را صادر می کردند. ساتراپ ها همچنین مالیات جمع می کردند، مقامات داخلی را منصوب و اخراج می کردند و نظم و آرامش جاده را برقرار می کردند.
برای جلوگیری از قدرت گرفتن بیش از حد ساتراپ ها و شورش علیه پادشه، هر یک از آن ها موظف بود به یک وزیر سلطنتی گزارش کار دهد که این وزیر به “چشم پادشاه” معروف بود.
امپراطوری هخامنشی در زمان داریوش بزرگ به ۳۶ ساتراپی تبدیل شد. داریوش سیستم مالیاتی را منظم ساخت و برای هر ساتراپ بر اساس پتانسیل اقتصادی و جمعیت، یک مالیات معین کرد. #بخون
ساتراپ شکل یونانیشده واژه خشتر پاون (به معنای نگهبان قلمرو) می باشد.
نظام حکومتی هخامنشی از دوره داریوش اول به بعد منظم شد. در این دوره سرزمین های هخامنشی به ساتراپی ها تقسیم شدند و هر ساتراپی (استان) یک ساتراپ داشت (استاندار) که مسئولیت اداره آن محل بر عهده او بود و او مرتبا با شاه در تماس بود....
کورش بزرگ با غلبه بر ماد، لیدیه و بابل، شاهنشاهی هخامنشی را تاسیس کرد. جانشینان وی، مخصوصا کمبوجیه و بعد داریوش توانستند آن را از شرق تا رود سِند و در غرب تا مدیترانه و رود نیل گسترش دهند. برای اداره بهتر این شاهنشاهی داریوش کشور را به ساتراپی های متعدد (ایالات متعدد) تقسیم کرد که این تقسیمات درکتیبه داریوش در بیستون منعکس شده است. ساتراپ به فرماندار یا استاندار یکی از بخشهای شاهنشاهی هخامنشی گفته می شد.
ساتراپ های هخامنشی از قدرت قابل توجهی برخوردار بودند.آنها صاحب زمین های استان خود بودند و آنجا را اداره می کردند. انها به عنوان قاضی در منطقه خدمت می کردند، مشاجرات را حل و فصل می کردند و حکم مجازات برای جرایم مختلف را صادر می کردند. ساتراپ ها همچنین مالیات جمع می کردند، مقامات داخلی را منصوب و اخراج می کردند و نظم و آرامش جاده را برقرار می کردند.
برای جلوگیری از قدرت گرفتن بیش از حد ساتراپ ها و شورش علیه پادشه، هر یک از آن ها موظف بود به یک وزیر سلطنتی گزارش کار دهد که این وزیر به “چشم پادشاه” معروف بود.
امپراطوری هخامنشی در زمان داریوش بزرگ به ۳۶ ساتراپی تبدیل شد. داریوش سیستم مالیاتی را منظم ساخت و برای هر ساتراپ بر اساس پتانسیل اقتصادی و جمعیت، یک مالیات معین کرد. #بخون
۱۳.۸k
۲۰ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.