این ها ،به نرخ حال دلت با تو وارد معامله می شوند!

این ها ،به نرخ حال دلت با تو وارد معامله می شوند!
اینها، بلد هستن در زمان مناسب، با حرفای قشنگی که متعلق به همان موقع هست، دلت رو به آشوب بکشند!
صبح ها، از ژولیدگی موهایت می گویند و از قشنگی صورت بدون آرایشت.
حتی طوری با کلمات بازی می کنند، که انگار جای خورشید، تو طلوع کرده ای!
ظهر که می شود ،
از آرایش زیبایت می گویند !
از شیک بودنتان ،
از زیبا حرف زدنتان ،
حتی، از برند کفشتان هم تعریف می کنند !
عصر که می شود، از دلتنگی غروب می گویند و ازاین که چای از دستان ظریف و بی بدیل تو، چقدر می چسبد !
خورشید که غروب میکند وسمت تاریکی شب که میروید، تازه هنرنمایی دلال های محبت، به رخ بازیگران هالیوود کشیده می شود!
چنان با لذت از دست پخت نخورده تو تعریف می کنند ،که خودت را سرآشپز شیک ترین رستوران پاریس ،حس میکنی!
و اما ، امان از آخر شب !!
زمانی که تو هستی و دلتنگی و تنهایی هایت
می شوند سنگ صبور ،
غمخوار،
گوش شنوا،
درد دلهایت که تمام شد ،
'نقطه ضعف هایت' را که پیدا کردند،
شروع می کنند تو را به بازی گرفتن!! چند صباحی ،وقت خود را، با تو‌ پر می کنند ،
عصاره ناب احساست را ،میمکند،
و دلشان را که زدی میان دنیایی از بودن و نبودن هایشان، رهایت می کنند،
و تو می مانی وزخمی بر
دل و احساساتی که خود اجازه دادی، مورد تجاوز قرار گیرد!!
حواسمان به سوداگران عشق باشد!