مرغ ماهیخوار چو غریبی در قفس مانده با نگاه نافذ در دور دس
مرغ ماهیخوار چو غریبی در قفس مانده با نگاه نافذ در دور دستها می نگرد او آب می طلبد سودای او آبی ذلال و مفرح است نه زمینی خشک و ترک خورده بی تردید با خود میگوید این چگونه سرنوشتی است که مرا از یاران جدا ساخته و براین بیابان خشک فرستاده است.....
۴.۲k
۰۸ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.