شده ایم نسلی از جنس شکستگی, بغض و خستگی, به ظاهر اول چلچل
شده ایم نسلی از جنس شکستگی, بغض و خستگی, به ظاهر اول چلچلیمان است اماروحمان سالهاست که زیر غم و غصه ها جان داده و مدفون شده... شده ایم یک مشت متظاهر روزها خنده های سرمستمان گوش فلک را کر می کند و شب هاسیل است که از چشم هایمان جاری می شود! اما تنها چیزی که باخود میبرد جوانی و ارزو هایمان است!!
انگار غم هایمان ریشه کرده اند ریشه ای که سخت از جا کنده می شود
میدانی تنها باعث و بانیش خودمانیم.
همه ی ما قاتل های زنجیره ای هستیم که همدیگر را به مرگی خاموشدعوت میکنیم یکی را از احساسات دار میزنیم دیگری را خنجر می زنیم و راحت عبور می کنیم.
مانسلی هستیم که سالهاست قلب های فرسوده دارد نسلی که تکه های احساساتمان را گوشه کنارِ نرسیدن ها جا گذاشته ایم و در کوله پشتیِ زندگیمان تنها،توشه ی حسرت جا میگیرد...
انگار غم هایمان ریشه کرده اند ریشه ای که سخت از جا کنده می شود
میدانی تنها باعث و بانیش خودمانیم.
همه ی ما قاتل های زنجیره ای هستیم که همدیگر را به مرگی خاموشدعوت میکنیم یکی را از احساسات دار میزنیم دیگری را خنجر می زنیم و راحت عبور می کنیم.
مانسلی هستیم که سالهاست قلب های فرسوده دارد نسلی که تکه های احساساتمان را گوشه کنارِ نرسیدن ها جا گذاشته ایم و در کوله پشتیِ زندگیمان تنها،توشه ی حسرت جا میگیرد...
۱۶.۳k
۰۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.