«در ایام فتنه ی سال 88 ذهن و فکر ما درگیر بود. یک شب در ع
«در ایام فتنهی سال 88 ذهن و فکر ما درگیر بود. یک شب در عالم رویا دیدم که احمد آقا آمده به مسجد امینالدوله. اما به نماز نرسید!
گفتم: احمد آقا نبودی، دیر اومدی؟!
احمد آقا جملهای گفت و رفت: سر ما خیلی شلوغه!
بلافاصله به ذهنم خطور کرد که حتما این مشکلات را شهدا حل میکنند.
یاد کلام نورانی امام راحل افتادم. آنجا که میفرمایند: «مسلّم خون شهیدان اسلام و انقلاب را بیمه کرده است.»
🔺 بخشی از کتاب «عارفانه»، زندگینامه و خاطرات شهید عارف «احمد علی نیّری»
گفتم: احمد آقا نبودی، دیر اومدی؟!
احمد آقا جملهای گفت و رفت: سر ما خیلی شلوغه!
بلافاصله به ذهنم خطور کرد که حتما این مشکلات را شهدا حل میکنند.
یاد کلام نورانی امام راحل افتادم. آنجا که میفرمایند: «مسلّم خون شهیدان اسلام و انقلاب را بیمه کرده است.»
🔺 بخشی از کتاب «عارفانه»، زندگینامه و خاطرات شهید عارف «احمد علی نیّری»
۱.۵k
۰۳ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.