آندم که مجنون از عطش با دست گریبان پاره کرد
آندم که مجنون از عطش با دست گریبان پاره کرد
وقتی خدا چشم تو را درمان این بیچاره کرد
آندم که یوسف عشق را همگون با اعجاز کرد
وقتی جنونِ طعم تو را ، با اشکهایم ساز کرد
من مبتلا گشتم ولی , نه عشق بود و نه دلی
هر عاقلی دیوانه شد , دیوانه شد هر عاقلی
یک لحظه بود عاشق شدن، یک آن تا پرواز بود
آن دم که رعد چشم تو , دل را ز دستانم ربود
وقتی که عاشق گشتم و شیطان بحال سجده بود
عالم به سجده رفته و آدم زمینی گشته بود
من بودم وچشمان تو,یک عطش ازجنس خدا
آمد بجانم تشنگی دریا نمود چشم ترا
#شهزاد
وقتی خدا چشم تو را درمان این بیچاره کرد
آندم که یوسف عشق را همگون با اعجاز کرد
وقتی جنونِ طعم تو را ، با اشکهایم ساز کرد
من مبتلا گشتم ولی , نه عشق بود و نه دلی
هر عاقلی دیوانه شد , دیوانه شد هر عاقلی
یک لحظه بود عاشق شدن، یک آن تا پرواز بود
آن دم که رعد چشم تو , دل را ز دستانم ربود
وقتی که عاشق گشتم و شیطان بحال سجده بود
عالم به سجده رفته و آدم زمینی گشته بود
من بودم وچشمان تو,یک عطش ازجنس خدا
آمد بجانم تشنگی دریا نمود چشم ترا
#شهزاد
۱.۶k
۲۵ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.