با هر رد پایی که اندازه ی کفشته راه میامو
با هر رد پایی که اندازه ی کفشته راه میامو
جلو هرکی چشماش شبیه خودت میشه... کوتاه میامو
نموندی باهامو
🍃 خزونم که از زور تنهایی هام
میخوام مثل پیچک بپیچی به پام
تو دردی من اینو میفهمم ولی
بگو جز تو درمونو از کی بخوام
تو بارونی کهنه کنج خونه
که خیلی چیزا از دل من میدونه
چه آغوش گرمی چه پاییز سردی
چقدر فکر میکردم یه روز برمیگردی
تو داروغه شهر تنهایی هامی
دروغ قشنگ توی خنده هامی
خیال میکنی رفتی اما تو هستی
خیال کن هنوز شونه گریه هامی....
جلو هرکی چشماش شبیه خودت میشه... کوتاه میامو
نموندی باهامو
🍃 خزونم که از زور تنهایی هام
میخوام مثل پیچک بپیچی به پام
تو دردی من اینو میفهمم ولی
بگو جز تو درمونو از کی بخوام
تو بارونی کهنه کنج خونه
که خیلی چیزا از دل من میدونه
چه آغوش گرمی چه پاییز سردی
چقدر فکر میکردم یه روز برمیگردی
تو داروغه شهر تنهایی هامی
دروغ قشنگ توی خنده هامی
خیال میکنی رفتی اما تو هستی
خیال کن هنوز شونه گریه هامی....
۱.۹k
۰۵ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.