شعر طنز/ می روم از دختر رَز خواستگاری می کنم
#شعر_طنز/ میروم از دختر رَز خواستگاری میکنم
در فروش ناز ، دلبر دبّه درمیآورد
وقت امضا توی محضر دبّه درمیآورد
گاه حتّی توی محضر میزند امضا ولی
موقع رفتن دمِ در دبّه درمیآورد
پشت چشمش را که نازک کرد و روی از من گرفت
یعنی اینکه بار دیگر دبّه در میآورد
از رقابت با قد او میدهد سرو انصراف
طفلکی مثل صنوبر دبّه در میآورد
گاه سهواً طالع سعدی نصیبم میشود
چرخ تا راضیشد،اختر دبّه درمیآورد
میروم از دختر رَز خواستگاری میکنم
خطبه را ناخوانده، مادر دبّه درمیآورد
زانطرف جا میزند در هودج خود نوعروس
باده یعنی توی ساغر دبّه درمیآورد
قول دادم سی-چهل بیتی تو را گویم،ولی
طبعشعرِ خاکبر سر دبّه درمیآورد!
سعید_سلیمانپور
در فروش ناز ، دلبر دبّه درمیآورد
وقت امضا توی محضر دبّه درمیآورد
گاه حتّی توی محضر میزند امضا ولی
موقع رفتن دمِ در دبّه درمیآورد
پشت چشمش را که نازک کرد و روی از من گرفت
یعنی اینکه بار دیگر دبّه در میآورد
از رقابت با قد او میدهد سرو انصراف
طفلکی مثل صنوبر دبّه در میآورد
گاه سهواً طالع سعدی نصیبم میشود
چرخ تا راضیشد،اختر دبّه درمیآورد
میروم از دختر رَز خواستگاری میکنم
خطبه را ناخوانده، مادر دبّه درمیآورد
زانطرف جا میزند در هودج خود نوعروس
باده یعنی توی ساغر دبّه درمیآورد
قول دادم سی-چهل بیتی تو را گویم،ولی
طبعشعرِ خاکبر سر دبّه درمیآورد!
سعید_سلیمانپور
۴۷۶
۱۱ شهریور ۱۳۹۸