از چشمه ای آب خوردم که پلنگان از آن
از چشمه ای آب خوردم که پلنگان از آن
میخوردند ...
در کویری زندگی کردم که ساکنانش مار و
عقرب بودند ...
و در آسمانی پرواز کردم که حتی...
کبوترانش بهم رحم نمیکردند ...
خدایا حالا ببین این موشهای شهری...
چگونه ادعای پادشاهیشان میشود...!!
رنجش مڹ از ڪسانۍ است.
ڪه گنجشکی را هم با دام نگرفته اند ...
ولے از شڪار شیر و پلنگ سخڹ میگویند!!!
@
میخوردند ...
در کویری زندگی کردم که ساکنانش مار و
عقرب بودند ...
و در آسمانی پرواز کردم که حتی...
کبوترانش بهم رحم نمیکردند ...
خدایا حالا ببین این موشهای شهری...
چگونه ادعای پادشاهیشان میشود...!!
رنجش مڹ از ڪسانۍ است.
ڪه گنجشکی را هم با دام نگرفته اند ...
ولے از شڪار شیر و پلنگ سخڹ میگویند!!!
@
۲.۱k
۰۶ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.